خلاصه

 

اهداف مهم واکسن های دامپزشکی عبارتند از: اصلاح بهداشت و سلامتی دام، افزایش تولیدات دامی با قیمت مناسب، پیشگیری و جلوگیری از انتقال بیماری های مشترک توسط حیوانات اهلی و وحشی به انسان می باشد. برای رسیدن به اهداف گوناگون یاد شده انجام تحقیقات متعددی به منظور توسعه ، بهتر کردن تولید واکسن های در دست مصرف، ابداع واکسن های متعارف متشکل از پیکره ارگانیسم ها به صورت زنده یا کشته، تولید واکسن های ملکولی: واکسن هایی با استفاده از آنتی ژن های خالص (Subunit Vaccines)، واکسن هایی با تغییرات ژنتیکی ایجاد شده در ارگانیسم های عفونی زا (Genetic engineering)، واکسن های DNA خالص (Naked DNA Vaccines) و فرموله کردن آنتی ژن های ناقل (Vectored antigens) قابل توجه می باشد.

در این نوشته از واکسن های دامپزشکی که بر علیه ویروس ها، باکتری ها، تک یاخته ها، کرم های بیماری زا و بیماری های غیر عفونی تولید می شود بحث و گفتگو می گردد. از طرفی تداوم ارتباط بین محققین بیماری های انسانی و دامی، پزشکان، دامپزشکان و کارشناسان بهداشت در برقراری و پیاده کردن روش ها و تکنیک های جدید، فراهم کردن و آماده نمودن یا انتخاب حیوانات مدل و همچنین مبارزه با بیماری های نوپدید و بازپدید از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

 

مقدمه

واکسیناسیون یا مایه کوبی عبارت است از ایجاد ایمنی اکتسابی در انسان و حیوان با تلقیح ترکیبات غیر بیماریزا ولی ایمونوژنیک میکروارگانیسم های مورد بحث و یا استفاده از میکروارگانیسم هایی که با میکروارگانیسم مورد نظر ارتباط آنتی ژنیکی مشترک و ایمنی متقابل دارند می باشد.

اصطلاح واکسن از کلمه لاتین آن Vacca به معنی گاو برای اولین بار توسط ادوارد جنر (Edvard Jenner) به کار برده شده است ادوارد جنر متوجه شد که دختران شیردوش به آبله انسانی مبتلا نمی شوند. دلیل علمی این فرضیه این بوده است که ویروس آبله گاوی با ویروس آبله انسانی خواص آنتی ژنیکی مشترکی دارند و تلقیح ویروس آبله گاوی، انسان را بر علیه ویروس آبله انسانی ایمن می نماید و عوارض جانبی قابل توجهی نیز در انسان ایجاد نمی نماید و برای اولین بار ادوارد جنر نشان داد که بین عفونت آبله انسانی و عفونت آبله دامی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد سپس پاستور به افتخار ایشان نام ماده ای را که برای ایمن نمودن انسان و دام در مقابل بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرد به نام واکسن نام گذاری نمود.

فرآیند تولید واکسن های دامپزشکی به دلیل پیچیدگی و گوناگونی میزبان ها و میکروارگانیسم ها در مقایسه با فرآیند تولید واکسن های انسانی با محاسن و معایبی همراه می باشد. به عبارت دیگر در تولید واکسن های دامپزشکی قواعد و ضوابط قابل اجراء به مراتب دقیق تر از قواعد و ضوابط تولید واکسن های پزشکی نیست زیرا رعایت ضوابط و مقررات تولید واکسن های انسانی و انجام آزمایشات پیش کلینیکی (Preclinical) آن ها با هزینه های بالایی همراه است از طرفی در مقایسه با واکسن های انسانی برگشت سرمایه جهت تداوم تحقیق و توسعه واکسن های دامپزشکی در فاصله زمانی کوتاهی انجام می شود و محققین قادر هستند نتایج تحقیقات مربوط به تولید واکسن را بلافاصله در گونه های هدف مورد آزمایش قرار دهند و نیازی به انجام بررسی در حیوانات مدل ندارند و این خود یک مزیت قابل اهمیت می باشد زیرا در واکسن های انسانی برای آماده سازی یک واکسن، ایجاد عفونت های تجربی و استفاده از حیوانات مدل و نمونه (مثلاً جوندگان) ضروری است و حیوانات مدل از نقطه نظر خواص و ویژگی های بیولوژی ، بیوشیمی و ایمونولوژی چندان با ویژگی های یاد شده در انسان مشابه نیستند وانگهی با فروش کم و میزان پایین قیمت واکسن های دامی میزان برگشت سرمایه هزینه شده در تولید واکسن های دامی به مراتب کمتر از میزان برگشت سرمایه در واکسن های انسانی است. مثلاً بازار واکسن انسانی گارداسیل (Gardasil) بر ضد ویروس پاپیلوما (Papillomavirus) که اخیراً قابل مصرف شده و واکسن ضد سرطان گردن  رحم در انسان بیش از یک میلیارد دلار ارزیابی شده در حالی که بهترین واکسن های دامی برای مثال تب برفکی در گاو و مایکوپلاسما هیپونومونیا در خوک مجموعاً بازاری برابر با % 20-10 رقم یاد شده در واکسن های انسانی را دارند.

به منظور جلوگیری از ظهور علائم کلینیکی بیماری پس از عفونت، کنترل بیماری یا از بین رفتن عامل بیماریزا یا حتی ریشه کنی بیماری در یک گروه یا جمعیت دامی از واکسن استفاده می شود (به عنوان مثال  ریشه کنی طاعون گاوی از طریق مایه کوبی ) به عبارت دیگر موثر بودن  واکسن و مکانیسم اثر آن بر حسب نتایج مورد نیاز متغیر می باشد. جهت ایجاد جواب های ایمنی مناسب و موثر یک واکسن، تکنیک های پیشرفته جدیدی در اختیار محققین قرار دارد و در این مورد مقالات متعددی منتشر شده است ولی با وجود پیشرفت های علمی قابل توجهی که انجام شده تنها عاملی که موفقیت یک واکسن جدید را تضمین می نماید کاربرد آن در فیلد و تجارتی شدن آن می باشد. برای دستیابی به چنین اهدافی، انجام تحقیقات پایه، اطلاع از نیازهای منطقه به واکسن، دورنمای کلی بیماری خاصی که مد نظر است و ملزومات تجارتی قابل توجه می باشد.

به صورت ساده مکانیسم های ایمنی در حیوانات در مقابل تهاجم  ویروس ها، باکتری ها، تک یاخته های بیماری زا و انگل های چند سلولی مانند کرم ها در زیر شرح داده شده است:

1-ممکن است ویروس ها، باکتری ها و تک یاخته های بیماریزا سلول هایی غیر از سلول های ارائه کننده آنتی ژن های عوامل عفونی زا را آلوده نمایند. در مقابل سلول های سایتوتوکسیک (Cytotoxic T.Cells=CTL) اپیتوپ های مشتق شده چنین عواملی را که با مجموعه ملکول های MHC Class I  در سطح سلول های آلوده قرار گرفته اند شناسایی نموده و آنها را از بین می برند و یا این که توسط پادتن های ایجاد شده متلاشی(Lyzed) یا اپسونیزه (Opsonized) می شوند از طرف دیگر پاتوژن های خارج سلولی و یا داخل سلولی در مسیرشان سایر سلول ها را نیز آلوده می نمایند و ممکن است بوسیله پادتن های اختصاصی ضد آن ها مورد حمله قرار گرفته، متلاشی و یا آگلوتینه شده و یا این که توسط ماکروفاژها و نوتروفیل ها فاگوسیته بشوند. هم آنتی بادی و هم سلول های سایتوتوکسیک به سلول های کمک کننده مخصوص مقابله با عوامل عفونی زا نیاز دارند و از طرفی سلول های کمک کننده پس از ارتباط با اپیتوپ های آنتی ژن که همراه با ملکول های MHC کلاس П П) MHC Class ) در سطح سلول های معرف  آنتی ژن وجود دارند فعال می گردند.

2-هر گاه عوامل عفونی زا سلول های ارائه کننده آنتی ژن را آلوده نمایند امکان دارد سلول های مزبور بطور مستقیم توسط سلول های  CD4 TCells و CD8 CTL از بین بروند و در واقع سلول های CD4 و CD8 با ایجاد مواد واسطه ای همانند گاما انترفرون( Gamma interferon=IFN-γ ) اکسیژن و نیتروژن ری اکتیو و ایندولمین 3-2 دی اکسی ژیناز (Indoleamine 2-3; dioxygenase = IDO) از بین بروند.

سموم آزاد شده پاتوژن ها به وسیله پادتن های ایجاد شده خنثی شده و متعاقب آن شدت و حدت علائم کلینیکی کمتر می شود.  نظر به این که اندازه کرم ها بزرگ بوده و از تعداد بسیار زیادی سلول های مختلف تشکیل شده اند، نمی توانند در درون سلول های میزبان جایگزین گردیده و یا توسط ماکروفاژها فاگوسیته شوند و برای جلوگیری از فعالیت آن ها از مکانیسم های دیگر ایمنی مثلاً پادتن های ایجاد شده توسط ماست سل ها  (Mast cells)  و ائوزینوفیل ها استفاده می شود و به عبارت دیگر سموم ترشح شده توسط کرم ها تحت تاثیر پادتن های ایجاد شده خنثی شده و در نتیجه در رشد و تکثیر آن ها وقفه ای ایجاد می گردد.

 

واکسن های ویروسی دام

Veterinary Viral Vaccines

 

در حال حاضر طیف وسیعی از داروهای ضد ویروسی در دسترس نیست و اقدامات بهداشتی جهت محدود کردن تماس یا روبرو شدن دام با ویروس های بیماریزا و مایه کوبی با استفاده از واکسن ها تنها راه هایی هستند که باعث کنترل بیماری های  ویروسی شده  و  از گسترش آنها جلوگیری می نمایند. ویروس ها به خصوص ویروس های  RNA (RNA viruses) از نقطه نظر داشتن تعداد زیادی سروتیپ بسیار متغیر هستند. مثل ویروس تب برفکی (FMD virus) ، ویروس زبان آبی  (Blue tongue virus) و ویروس های آنفلوآنزا (Influenza virus)، در نتیجه بیشتر واکسن های ویروسی تهیه شده از این گونه ویروس ها قادر نیستند آن طوری که باید و شاید از گسترش سویه های ویروسی وحشی جلوگیری نمایند و هر ازگاهی سروتیپ های جدید که مشابه سروتیپ واکسن نیستند باعث شیوع بیماری می شوند. و ضرورت دارد سریعاً از سویه های شایع در فیلد واکسن های جدیدی تهیه گردد تا بتوان از شیوع بیماری جلوگیری نمود. واکسن های ضد ویروسی متعارف و متعددی به صورت زنده و تخفیف حدت یافته یا کشته در   سال های متوالی طبق برنامه های منظم تهیه و مصرف می شوند.

در شرایط فعلی تعدادی از واکسن ها با استفاده از آنتی ژنهای خالص شده (Subunit Vaccines) طرح ریزی و در دسترس قرار گرفته اند.

 

واکسن های متعارف زنده و تخفیف حدت یافته ویروسی

Conventional Live and Inactivated Viral Vaccines

با مصرف اولین واکسن که همان واکسن ضد آبله انسانی می باشد بیشتر واکسن های زنده و ویروسی یا از طریق میزبان های غیر حساس، کشت در محیط های کشت سلول های مختلف و تداوم پاساژ در محیط های کشت و یا کشت در جنین جوجه، تخفیف حدت یافته و سپس به عنوان واکسن از آن استفاده شده است. از طرفی می توان ویروس های زنده وحشی را از طریق ایجاد جهش های (Mutation) اتفاقی و متعاقب آن انتخاب سویه ای با حدت کم به عنوان واکسن زنده تخفیف حدت یافته استفاده نمود. با توجه به این که ارگانیسم های ویروسی زنده و تخفیف حدت یافته در سلول های میزبان تکثیر یافته و علائم حادی را تولید نمی نمایند. از آن ها به عنوان واکسن های ویروسی جهت ایجاد ایمنی استفاده می شود و اضافه نمودن یاور به منظور افزایش جواب های ایمنی در این گونه واکسن ها نیازی نیست و امتیازی که دارند این است که به راحتی از راه داخل بینی، داخل چشمی و یا از راه آب آشامیدنی وارد بدن میزبان حساس شده و ایمنی لازم را در مقابل سویه های وحشی ایجاد می نمایند. معذالک سویه های زنده تخفیف حدت یافته ویروس ها می توانند مجدداً به فرم حاد برگشته و همانند سویه های وحشی حاد بیماریزا باشند و هم چنین قدرت آلوده کردن محیط را نیز داشته باشند. گر چه جهت برطرف  نمودن مشکلات یاد شده فرآیند مدرن تولید و ضوابط و مقررات دقیق تضمین کیفیت به مرحله اجرا در آمده است. معذالک روز به روز با مشکلات فیلدی افزاینده ای روبرو هستیم. چنان که در طی برنامه کنترل بیماری سندرم تنفسی و تولید مثلی  در خوک   (Porcine respiratory and reproductive syndrome) در دانمارک با مشکلات متعددی روبرو شدند که توضیح آن به شرح زیر می باشد:

این بیماری در سال 1980 برای اولین بار در آمریکای شمالی ظهور یافت و در اوایل سال 1990به سرعت در اروپا پخش شد این ویروس واجد دو تیپ اصلی اروپایی و آمریکایی بوده که حدود %80-50  نوکلئوتید های هر دو تیپ با هم شبیه هستند و جواب های سرمی مربوط به این دو تیپ از یکدیگر متمایز هستند. معذالک در سال 1996 پس از مایه کوبی با سویه زنده تخفیف حدت یافته تیپ آمریکایی بر علیه تیپ اروپایی در دانمارک،  حدت ویروس در دام های واکسینه مجدداً عود نموده و دام های غیر واکسینه نیز به بیماری مبتلا شدند و متعاقب آن هر دو تیپ ویروس (تیپ آمریکایی و تیپ اروپایی) در خوک های دانمارک بر جای ماندند با وجود یک چنین موانع و مشکلاتی واکسن های ویروسی زنده باز هم در کنترل و ریشه کنی گروهی از بیماری های ویروسی نقش مثبت و موثری داشته اند به عنوان مثال ریشه کنی ویروس طاعون گاوی در دنیا بطور وسیعی مدیون استفاده از واکسن تخفیف حدت یافته پلورایت (Plowright Vaccine) می باشد این واکسن از سویه O کبت (kabete O Strain) که در محیط کشت نسج 90 بار پاساژ داده شده بدست آمده است ویروس واکسن مزبور در بیشتر ژن های خود جهش های تخفیف حدت را داشته و هیچ کدام از آن ها توانایی عود و برگشت به حالت حاد ندارند.

گرچه نمونه های تخفیف حدت یافته واکسن های ویروسی غیر قابل برگشت به حالت حاد از یک جهش محدود در مجموعه ژنی آنها بدست آمده است ولی میزان جهش های خود به خودی RNA ویروس ها طوری است که خطر برگشت آنها به حالت حاد وجود دارد بنابراین برای اینکه  واکسن های ویروسی زنده خطر برگشت به حالت حاد بیماری را نداشته باشند ضرورت دارد  جهش های تخفیف حدت در مجموعه ژنی ویروس تاثیر گذار باشد.

در مقایسه با واکسن های تخفیف حدت یافته واکسن های غیر فعال یا کشته معمولاً غیر قابل تغییر هستند و خطر برگشت مجدد و تبدیل به سویه های ویروسی حاد را ندارند اما در عوض قادر نیستند سلول ها را آلوده نموده و سلول های سایتوتوکسیک  (Cytotoxic Cells) را  فعال نمایند و در نتیجه حیوان واکسینه را آن طوری که باید و شاید در مقابل میکروارگانیسم حاد و بیماریزا ایمن نمی نمایند و برای ایجاد ایمنی موثر نیاز به یاور های قوی داشته و حتی ضرورت دارد دفعات متعددی تزریق واکسن های کشته تکرار گردد بیشتر واکسن های کشته صرفاً تنها ظهور علائم کلینیکی ویروس را کنترل می نمایند. ولی عفونت ویروسی بطور کامل برطرف  نمی شود از طرفی واکسن های غیر فعال همراه با یاور خطر ایجاد بیماری های اتو ایمن (Autoimmune diseases) و ناراحتی های آلرژیکی را دارند و حتی امکان دارد در محل تزریق واکسن سارکوما (Sarcomas) ایجاد شود.

غیر فعال کردن ویروس های عفونی زا معمولاً از طریق مواد شیمیایی مثل فرمالدئید، تیومرسال (Thiomersal )، اکسید اتیلن (Ethylene oxide) و بتا پروپریولاکتون (β-propriolactine) انجام می گیرد. هزینه های بالای تولید و نیاز به یاورهای مناسب باعث می گردد که این نوع  واکسن ها با قیمت های بالایی در دسترس قرار گرفته شوند معذالک واکسن های ویروسی کشته در دهه های گذشته و همچنین در شرایط فعلی در دسترس بوده و حتی در بعضی از بیماری های نوپدید و باز پدید نیز از این نوع واکسن ها استفاده می شود مثلاً یک دز واکسن کشته خوک به نام سیرکوویروس تیپ دو ((Porcine circovirus type 2)  pcv2) اخیراً در آمریکا مجوز تولید را گرفته است این واکسن جهت جلوگیری از سندرم تحلیل رفتن خوک بعد از شیر گرفتن مورد استفاده قرار می گیرد.  جهت تولید فرمول های اصلاح شده  یاورها تحقیقات متعددی انجام  یافته  تا اینکه ترکیب ویروس کشته و یاور مناسب بتوانند اثر پادتن های مادر را در حیوانات جوان خنثی نمایند. ضمناً ضرورت دارد به طور مداوم واکسن های کشته تغییر نمایند و در هر تغییر از سروتیپ های جدیدی که در مزرعه باعث شیوع بیماری شده اند واکسن کشته تهیه گردد مثل واکسن ویروس آنفلوآنزای اسب، این واکسن از سال 1960 در دسترس بوده و مهم ترین زیرتیپ های (Subtypes) واکسن کشته اسب H7N7 وH3N8 هستند. گرچه زیر تیپ H7N7 ویروس آنفلوآنزای اسب مدت طولانی شناخته نشده بود معذالک طولی نکشید که در اروپا و آمریکا ویروس مزبور شناسایی و واکسن کشته ای از آن تهیه و مورد مصرف قرار گرفت ولی بر عکس مایه کوبی بر ضد زیر تیپ H3N8 چندان موثر نبوده و علت آن تغییرات آنتی ژنیکی ویروس می باشد و اکنون دو تیره مشخص اروپایی و آمریکایی ویروس آنفلوآنزای اسب مورد ملاحظه قرار گرفته و واکسن های تهیه شده مشخصات و ویژگی های هر دو تیره را در بر دارند.

در طی سال ها  تحقیق یاورهای فعال و قوی تهیه شده و مورد استفاده قرار گرفته اند بیشتر واکسن های اروپایی که اخیراً تهیه شده جواب های ایمنی همورال مناسبی دارند که مدت یکسال در بدن دام دوام دارند ولی ملن کمپ و شولتز (Schltze  M.Mellen Camp and A.) در مجموعه گزارش کنترل کیفی واکسن های آنفلوآنزای اسب در بوداپست مجارستان در سال 2001 نشان دادند که واکسن های آنفلوآنزای اسب تولید شده در آمریکا اثری محدود داشته و حتی فاقد سویه های H3N8 می باشند و علت آن هنوز مشخص نشده است.

 

دی  وا واکسن ها

واکسن هایی که در متمایز نمودن حیوانات واکسینه از حیوانات آلوده نقش موثری دارند

 

DIVA Vaccines

Differentiating Infected From Vaccinated Animals 

برای بیشتر بیماری های ویروسی حیوانات اهلی واکسن های متعارف موثری در دسترس می باشد اما در مناطقی که عاری از آلودگی به بیماری های ویروسی هستند،  مثلاً مناطقی که فاقد ویروس تب برفکی (FMD) می باشند مراقبت های لازم به خصوص تست های سرمی جهت تشخیص حیوانات آلوده و روانه کردن آنها به کشتارگاه انجام می گیرد و واکسن FMD تزریق  نمی شود. زیرا با تزریق واکسن تعبیر و تفسیر تست های سرمی در متمایز کردن حیوانات واکسینه در نقاط انزواتیک (نقاطی که بیماری بومی است (Enzootic areas)) به نحو مناسبی جلوگیری نموده است مثلاً در شیوع اخیر بیماری FMD  در هلند گرچه مایه کوبی از پخش و انتشار بیماری در منطقه جلوگیری نمود. معذالک به منظور پاک و عاری نگاه داشتن منطقه از بیماری کلیه حیوانات واکسینه روانه کشتارگاه شدند.

برای بر طرف کردن مشکل شناسایی و حذف انتخابی ژن های درگیر در بیماریزایی میکروارگانیسم ها تولید واکسن های نشان دار (Marker vaccines) مورد توجه قرار گرفت زیرا با استفاده از واکسن های نشان دار پادتن های ایجاد شده بوسیله DIVA واکسن ها از پاتن های ایجاد شده توسط حیوانات بیمار متمایز هستند DIVA واکسن ها و تست های اختصاصی آنها در مورد  بیماری های متعدد همانند IBR ، هاری کاذب،CSF (Classical Swine fever)  در دست تولید می باشد.

به زبان ساده با تغییر یا حذف ژنتیکی (Reverse genetic) انجام شده واکسن کیمیرا(Chimera vaccine) به نام پولواک فلوفند   (The chimera vaccine Poulvac Flu Fend i AIH5N3 RG) ساخته شد و از این واکسن جهت ایمنی طیور بر ضد ویروس بیماریزای H5N1 استفاده میشود ژن HA از ویروس H5N1 که اخیراً باعث شیوع آنفلوآنزا شده بود  برداشته شده است.

– با برداشت توالی های اسید آمینه های چند بنیادی ژن HA غیر فعال شده و با ژن NA از ویروس H2N3 که در قسمت اصلی ویروس  H1N1 قرار دارد ترکیب می گردد. یک نوع آزمایش ایمنی (Immunoassay) قادر است به طور اختصاصی پادتن های ضد پروتئین های N3 و N1 را تشخیص دهد و در واکسن DIVA مورد استفاده قرار گیرد.

جهت ریشه کنی بیماری IBR در گاو و هاری کاذب (Pseudorabies) در خوک استفاده از واکسن های DIVA توصیه شده است.

 تولید واکسن DIVA با حذف Glycoprotein E و به کار گیری روش های متعارف در اروپا مورد تقاضا می باشد پروتئین gE جهت تکثیر ویروس IBR اساسی نیست. معذالک این پروتئین می تواند در پخش داخل سلولی ویروس به خصوص در مسیر اعصاب نقش موثری داشته باشد. تشخیص های اختصاصی ویروس بر مبنای حذف ژن gE  با استفاده از روش های ELISA و PCR  مد نظر می باشد.

حذف ژن gE جهت تولید واکسن DIVA بر ضد بیماری اوژسکی (Aujeszky’s disease) نیز مورد استفاده قرار گرفته است از طرفی ژن تیمیدین کیناز هم در بعضی از فرمول های تهیه  واکسن های DIVA حذف شده است.

این گونه واکسن ها از سال 1982 به بهره برداری رسیده اند و مصرف آن ها در کنترل و ریشه کنی بیماری در آمریکا و بیشتر کشورهای اروپایی موثر بوده است.

بیماری CSF (Classical Swine fever) یکی از مهم ترین بیماری های واگیر در خوک در سطح جهانی است. از نقطه نظر علائم کلاسیک یک بیماری حاد هموراژیک بوده که با تب بالا، افسردگی، عدم اشتها و تورم مخاط چشم همراه است. سرعت گسترش بیماری و تلفات حاصله از آن بسیار بالا بوده حتی ممکن است به %100 نیز برسد از طرفی بیماری در بعضی مواقع بصورت تحت حاد، مزمن و حتی بدون علائم کلینیکی نیز ظاهر می گردد در کشورهایی که بیماری به صورت بومی می باشد. مسئولین تمایل دارند از واکسن های تخفیف حدت یافته و موثری در جهت جلوگیری از گسترش بیماری استفاده نمایند ولی در کشورهایی که عاری از این بیماری هستند تمایلی به مصرف واکسن ندارند.

نظر به اینکه در نقاطی که تراکم زیاد دام وجود دارد تداوم اجراء مقررات مربوط به ریشه کنی و  یا کم کردن گسترش بیماری FMD با شک و تردید زیادی روبرو می باشد لذا برای مبارزه با بیماری تب برفکی سرمایه گذاری وسیعی جهت تولید و استفاده از واکسن های DIVA انجام شده است ولی باید اضافه نماییم که آنتی ژن های نوترکیب مربوط به این گونه واکسن ها چندان هم موثر نیستند و باید تحقیقات بیشتری درمورد این گونه واکسن ها انجام پذیرد زیرا در شرایط فعلی در این گونه واکسن ها تنها تعداد کمی از اپی تاپ های آنتی ژن به سیستم ایمنی دام ارائه می گردند در حالی که جهت تحریک جواب های ایمنی و ایجاد ایمنی مناسب در دام واکسینه اپی تاپ های متعددی از آنتی ژن ویروس باید به سیستم ایمنی دام ارائه شوند.

در مورد بیماری هایی نظیر زبان آبی (Blue tongue)، بیماری نیوکاسل (New Casttle virus) ،آنفلوآنزای ویروسی طیور، اسهال گاو (BVD) و آرتریت ویروسی اسب ها (Arteritis virus) استفاده از واکسن های DIVA مد نظر می باشد.  

 

واکسن های مولکولی تهیه شده از آنتی ژن های خالص شده

Molecularly Defined Subunit Vaccines

 شناسایی آنتی ژن های ایمنی زای ویروس های بیماریزا، جدا کردن و ترکیب مجدد آن ها بدون اینکه ویروس تکثیر گردد، می توانند به عنوان واکسن های بی ضرر تجویز شوند. ولی با توجه به اینکه این گونه واکسن ها از ایمنی مناسبی برخوردار نیستند، لذا برای افزایش قدرت ایمنی آن ها یاورهای قوی مورد نیاز می باشد و از طرفی ضرورت دارد تزریق واکسن در فواصل زمانی مشخص تکرار گردد تا اینکه ایمنی لازم در مقابل سویه های وحشی بیماری زا ایجاد شود بنابراین این گونه واکسن ها به علت داشتن معایب شرح داده شده چندان مورد توجه نیستند. همان طور که قبلاً توضیح داده شد ویروس PCV2 عامل بیماری زای بسیار حادی است که سندرم تحلیل رفتگی سیستماتیک خوک های جوان را پس از شیر گرفتن ایجاد می نماید. واکسن نوترکیب باکولوویروس ( Baculovirus )که پروتئین ORF2 ایمنی زای ویروس PCV2 را تولید می نماید اخیراً به عنوان واکسن مناسب بر ضد ویروس یاد شده مورد استفاده قرار گرفته است.

در سال 2005 برای اولین بار علوم کشاورزی دُو (DOW Agro- Sciences)  واکسنی با منشاء گیاهی بر ضد ویروس نیوکاسل تولید و در آمریکا به ثبت رساندند در تولید این واکسن، پروتئین نو ترکیب ویروس HN از طریق تغییر شکل یافتن اگروباکتریم (Agrobacterium) در محیط کشت سلول های گیاهی بدست می آید. با استفاده از این واکسن جوجه ها را بر ضد بیماری نیوکاسل ایمن می نمایند.

واکسن های ویروسی که با دستکاری و تغییر ژن های ویروس های بیماری زا تولید می گردد

Genetically Engineered Viral Vaccines

  با در دسترس بودن توالی کامل DNA و اطلاع  بهتر و بیشتر از  فعالیت های  مربوط به  ژن ها توانسته اند با تغییرات اختصاصی و یا حذف بعضی از ژن ها از مجموعه ژنی ویروس، واکسن های مشخص (Defined) و تخفیف حدت یافته و غیر قابل تغییر و یا واکسن های کشته تولید نمایند مثلاً با حذف ژن های پاتوژن گلیکو پروتئین I و یا گلیکو پروتئین X از ویروس هاری کاذب واکسنی تهیه شده است که بر ضد ویروس اوژسکی (Aujeszky’s virus) ایمنی لازم را در  خوک ها ایجاد می نماید با وجود این موثر بودن واکسن های نوترکیب تهیه شده از سویه های متفاوت ویروس هاری نمی تواند خالی از اشکال باشد همچنین حذف تیمیدین کیناز  (Thymidine kinase) با کند شدن فعالیت ژن های درگیر در بیماریزایی ویروس همراه بوده و با استفاده از دگزامتازون (Dexamethasone) ژن های درگیر در بیماریزایی ویروس مجددا فعال می شوند پیشرفت دیگری که با دستکاری ژنتیکی ویروس های بیماریزا به دست آمده عبارت است از تولید کیمیرا ویروس (Chimera viruses) می باشد که از دو مجموعه ژنی ویروس عفونی زا ترکیب شده اند. مثلاً واکسن کیمیرای  PCV1-2 (Chimera PCV1- 2)  دارای ژن کاپسید ایمنوژنیک PCV2 است که به داخل PCV1 غیر پاتوژنیک تداخل یافته و باعث ایجاد ایمنی در مقابل سویه وحشی PCV2 در خوک می گردد، تحقیق قابل توجه دیگری که انجام یافته ، تولید واکسن بر ضد ویروس آنفلوآنزای طیور به نام (Paul Vac Flu Fent) می باشد به این ترتیب که ژن HA هماگلوتینین (Hemagglutinin HA) از ویروس H5N1 برداشته شده و سپس با برداشت توالی های پلی بیزیک  (Removing The Polybasic amino acid sequences) غیر فعال شده و با ژن NA از ویروس H2N3 در بدنه H1N1 ترکیب می گردد و به عنوان واکسن مورد استفاده  قرار میگیرد. واکسن H5N3 غیر فعال در امولسیونی از آب در روغن  (Water-in-oil) تجویز می گردد. این واکسن جوجه ها و اردک ها را در مقابل سویه حاد و کشنده ویروس H5N1 ایمن می نماید. همچنین واکسن کیمرای زنده فلاوی ویروس  (Live Flavi virus Chimera vaccine)  بر ضد ویروس نیل غربی(WNV) در اسب ها در سال 2006 در آمریکا به ثبت رسیده است  و در این کیمیرا واکسن  ژن های اساسی مربوط به تب زرد تخفیف حدت یافته (Attenuated yellow fever y F-17D backbone virus)  با ژن های اختصاصی مربوط به ویروس نیل غربی(WNV) جابه جا شده و کیمیرا واکسن به دست آمده پروتئین های PreM و E ویروس WNV را بیان می نماید. پس از یکبار تزریق جواب های  مربوط به ایمنی سلولی و همورال ایجاد می گردد و علائم کلینیکی و تکثیر ویروس در مقابل چلنج با ویروس حاد WNV ایجاد نمی گردد و دام واکسینه به مدت 12 ماه مقابل سویه های وحشی ایمن باقی می ماند. شبیه یک چنین واکسنی می تواند برای مقابله با ویروس WNV انسان نیز مد نظر قرار گرفته شود.

 واکسن های ویروسی زنده که از میکروارگانیسم دیگری به عنوان سیستم حامل استفاده می شود

Live Viral Vector Vaccines

 ویروس های آبله (Pox viruses) شامل ویروس واکسینیا (Vaccinia virus) ویروس آبله مرغی (Fowel Pox Virus) و ویروس آبله قناری (Canary pox virus) می باشند که برای اولین بار در سال 1982 پیشنهاد گردید از این ویروس ها به عنوان حاملین یا فاکتورهای حمل کننده آنتی ژن های واکسن و هم چنین جهت ژن درمانی استفاده شود زیرا ویروس های آبله می توانند تعداد زیادی از ژن های منشاء خارجی را در خود جای داده و سلول های پستانداران را آلوده نمایند، که نتیجه آن ارائه مقادیر وسیعی از پروتئین های کد شده می باشد. مثلاً ویروس واکسینیای تغییر شکل یافته  (Modified vaccinia virus) آنکارا یک سویه کاملاً  تخفیف حدت یافته ای است که به وسیله صدها پاساژ متوالی در سلول های جوجه بدست آمده است ویروس واکسینیای آنکارا حدود %90 از مجموعه ژنی واکسینیا ویروس را دارد و قادر است در سلول های پستانداران تکثیر پیدا  نماید. اقدام موفقیت آمیز دیگری که انجام شده  عبارت  است  از تولید واکسن نو ترکیب هاری خوراکی با استفاده از ویروس واکسینیا می باشد (Oral recombinant vaccinia-rabies vaccine)  این واکسن همراه با طعمه به گوشتخواران وحشی مثل روباه در اروپا ، راکون (Raccons) و کایوت (Cayotes) در آمریکا خورانده می شود ویروس هاری جزء RNA ویروس از خانواده Rhabdoviridae می باشد و از طریق بزاق دهان حیوان بیمار پس از گاز گرفتن به انسان یا حیوان سالم منتقل می گردد سگ و گربه منشاء انتشار عفونت بوده و به عنوان حیوانات مخزن ویروس مد نظر هستند. هفت ژنوتیپ ویروس هاری (Seven genotypes) به غیر از تیپ دو اثرات مشابهی روی انسان دارند. ویروس هاری بیشتر حیوانات پستاندار را آلوده می نماید ، ویروس وارد سیستم مرکز اعصاب شده و باعث انسفالومیلیتیس می گردد.

در صورتی که علائم بیماری گسترش پیدا نماید مرگ انسان فرا می رسد هر ساله در سطح جهانی مرگ هزارن انسان در اثر هاری اتفاق می افتد و همانطور که توضیح داده شد واکسن خوراکی ضد هاری به صورت طعمه خورانده می شود و شامل یک واکسن نوترکیب است که ویروس واکسینیا به عنوان سیستم ناقل ماده ایمینوژن (glycoprotein G) ویروس هاری را بیان می نماید.

با مصرف واکسن در بیشتر کشورهای اروپایی سال ها است که بیماری هاری وجود ندارد و در نواحی مختلف اروپا از وجود ویروس هاری پاک شده است مثلاً پاک شدن نواحی مختلف کشورهای  بلژیک و فرانسه از بیماری هاری را می توان به عنوان نمونه در نظر گرفت ویروس آبله قناری به عنوان یک سیستم ناقل (Canary Pox virus vector system =ALVAC) برای تعدادی از واکسن های دامپزشکی مثلWNV، ویروس دیستامپر سگ (Canine distemper virus)، ویروس آنفلوآنزای اسب (Equine influenza virus) ، ویروس لوکومیای گربه( Feline leukemia virus )  و ویروس هاری مورد استفاده قرار می گیرد ویروس قناری از جراحت آبله در قناری جدا شده و دویست بار در فیبروبلاست های جنین جوجه پاساژ خورده و سپس تصفیه و خالص شده است.

ویروس واکسینیا در مقایسه با ویروس قناری از نقطه نظر میزبان بسیار محدود بوده و حتی امکان دارد سلول های پستانداران را آلوده ننماید در حالی که ویروس های نو ترکیبب آبله قناری به طور موثری ژن های خارجی پروتئین های کد شده، را بیان می نمایند. واکسن های متعدد دامپزشکی با استفاده از ویروس آبله قناری به عنوان سیستم ناقل تولید می شوند. در واکسن جدید ویروس آنفلوآنزای اسب، ویروس قناری به عنوان سیستم ناقل ژن های هماگلوتینین سویه های H3N8 را بیان می نماید و در اروپا به نام (Proteq-Flu) و در آمریکا به نام (Recombitek) نامیده می شود در این واکسن از یک نوع پلیمر یاور (Polymer adjuvant) به نام کاربوپل (Carbopol; Merial Ltd) استفاده شده است و  دو هفته بعد از تزریق دوز دوم ایمنی سلولی و ایمنی همورال مناسب و قاطعی را در حیوان واکسینه ایجاد می نماید برای ایجاد ایمنی در دام در مقابل سویه بسیار حاد آنفلوآنزا در اسب واکسن جدیدی طرح ریزی شده است که مانع رشد و تکثیر سویه مورد بحث می گردد.

 واکسن Trovac AI H5 یک واکسن نو ترکیب آبله مرغی است که آنتی ژن H5 ویروس آنفلوآنزای طیور را ارائه می نماید و در آمریکای مرکزی به طور وسیعی تجویز می شود و بیش از دو میلیارد دوز آن تاکنون مصرف شده است. نظر به این که طیور واکسینه بر علیه مجموعه پروتئین / نوکلئوپروتئین ها (Matrix protein/ Nucleoprotein)  پادتن  تولید نمی نمایند لذا توصیه می شود از واکسن های نشان دار (Marker vaccines) یا واکسن های دی وا (DIVA Vaccines) استفاده شود برای هرپس ویروس های اسب که از عوامل مهم ایجاد سقط و ناراحتی تنفسی اسب می باشند با استفاده از یاورهای فرموله شده واکسن هایی تهیه و در دسترس قرار گرفته اند ولی هیچ کدام از این واکسن ها به طور کامل ایمنی لازم را ایجاد  نمی نمایند.

با استفاده از ویروس آبله قناری به عنوان سیستم ناقل که واجد ژنهای مربوط به gB و gC و gD هستند واکسنی تهیه شده است و آخرین گزارش های بدست آمده نشان داده اند که این واکسن در مقابل سویه وحشی حاد هرپس ویروس اسب ایمنی کامل ایجاد نمی نماید. ویروس های بیماریزای زنده و تخفیف حدت یافته می توانند به عنوان واکسن های سیستم ناقل  در نظر  گرفته شوند و از این گونه ویروس ها جهت ایمنی بر ضد ویروس های  پاتوژن استفاده می گردد. مثلاً با استفاده از واکسن های سیستم ناقل یک واکسن نوترکیب زنده  بر علیه ویروس مارک (Marek’s disease) و بیماری عفونی بورسال  (Infectious bursal disease virus = IBDV) در جوجه ها به نام  (Vaxxitek HVT+ IBD ) تولید شده است.

 بیماری مارک (MDV) یک بیماری نئوپلاستیک فوق العاده عفونی بوده که به وسیله گالید هرپس ویروس2  (Gallid herpesvirus type 2)  ایجاد می شود در حالی که ویروس عفونت بورسا(IBDV) در بورسا فابریسیوس (Bursa of fabricius) مهمترین عضو لنفوئیدی طیور تکثیر می یابد و باعث از بین بردن سیستم ایمنی طیور می گردد.

از طرفی هرپس ویروس بوقلمون (Turkey herpes virus = HVT) در طیور بیماریزا نیست و بر ضد ویروس مارک در طیور ایمنی متقابل را ایجاد می نماید و به طور سنتی به صورت ویروس زنده بر ضد ویروس مارک(MDV) مورد استفاده قرار گرفته است. واکسن نوترکیب جدیدی با ویروس هرپس بوقلمون (HVT) تهیه شده که ژن VP2 ویروس IBDV را بیان می نماید و می تواند در تخم مرغ های جنین دار یا جوجه های یک روزه تجویز گردد این واکسن ها با پادتن های مشتق شده از مادر تداخلی ندارند.

سویه آسیایی H5N1 و سویه بیماریزای  H7N7 که مسئول شیوع آنفلوآنزا در سال 2003 در هلند بوده با استفاده از ویروس نیوکاسل به صورت واکسن کیمیرا (Chimera vaccine) تولید شده و بر ضد تیپ وحشی آنفلوآنزا و ویروس نیوکاسل ایمنی مناسب و قوی را ایجاد می نماید.

 

واکسن های DNA                                                                                 

DNA Vaccines

 ایمن نمودن حیوانات با DNA کاملاً خالص (Naked DNA) که آنتی ژن های ایمنی زای ویروس را کد نموده باشند یک فرایند ایده آل برای تولید واکسن های ویروسی است و نگرانی هایی را که مربوط به عوارض جانبی واکسن های زنده و ایمنی ایجاد شده توسط واکسن های سیستم ناقل (Vector vaccines) می باشد ندارند، بلکه پس از بیان کردن داخل سلولی آنتی ژن ها باعث فعال شدن سلول های سایتوتوکسیک (Cytotoxic cells) می شوند، وانگهی واکسن های DNA کاملاً تغییر ناپذیر بوده و نیاز به زنجیره سرما ندارند معذالک باید یادآور شد که این گونه واکسن ها گر چه در مراحل اولیه بررسی بر روی موش ها با نتایج مناسبی همراه بوده اند ولی کاربرد آن ها در حیوانات بزرگ چندان موثر نبوده است مضافاً به اینکه  محققین زیادی با استفاده از تکنیک های جدید جواب های ایمنی قابل توجهی از تزریق این گونه واکسن ها در حیوانات واکسینه ایجاد نموده اند، و هدف اختصاصی این گونه واکسن ها گرایش به طرف سلولهای معرفی کننده آنتی ژن، تقویت و تحریک کردن CPG oligodeoxynucleotides و الکتروپوراسیون DNA  (In vivo electroporation) در حیوان می باشد.

تحقیقات قابل ملاحظه ای در مورد واکسن های DNA بر ضد ویروس های بیماریزای ماهی ها در حال پیشرفت بوده و ادامه دارد و اولین واکسن خوراکی DNA  به نام Apex –IHA در سال 2005 در کانادا به ثبت رسیده است این واکسن می تواند ماهی سالمون آتلانتیک (Atlantic salmon) را بر ضد بیماری نکروز هماتوپوایتیک (Infectious Hematopoietic necrosis = IHN) ایمن نماید.  بیماری نکروز هماتوپوایتیک یک بیماری انزواوتیک در جمیت های سالمون وحشی است و می تواند باعث شیوع بیماری در فارم های پرورش سالمون که قبلاً با بیماری روبرو نشده اند بشود. واکسن DNA گلیکو پروتئین ویروس IHN را کد نموده و از طریق داخل عضلانی تجویز می گردد.

در همان زمانی که به واکسن DNA بر ضد IHN در کانادا مجوز مصرف داده شد، واکسن DNA دیگری بر ضد عفونت خونی اسب ناشی از ویروس ( West Nile Innvator DNA = Viremia of horses =WNV) تهیه و به آن در آمریکا مجوز مصرف داده شد لازم به یادآوری است که عفونتWNV به وسیله فلاوی ویروس (Flavi virus) متعلق به ویروس آنسفالومیلیت ژاپنی  (Japanese encephalitis virus complex) ایجاد می گردد.

این ویروس بومی قسمت هایی از آفریقا و آسیا بوده و در سال 1990 در آمریکا برای اولین بار شیوع بیماری در طیور، اسب و انسان تشخیص داده شد و سپس به طور وسیعی در بیشتر ایالت های آمریکا پخش گردید. DNA پلاسمید(The DNA  plasmid) پروتئین های پوشش خارجی ویروس WNV را کد می نماید و  همراه  با یاور مناسبی تجویز می گردد. به طور کلی باید تاکید نمود که برای تجویز واکسن های  DNA تحقیقات بیشتری مورد نیاز می باشد.

  

واکسن های باکتریایی دامپزشکی

Veterinary Bacterial Vaccines

 

تعداد زیادی واکسن های تخفیف حدت یافته و یا کشته باکتریایی سال های متمادی است که به منظور پیشگیری از گسترش بیماری های عفونی دام مورد استفاده  قرار گرفته اند در بیشتر سویه های واکسن های باکتریایی که تخفیف حدت یافته هستند مکانیسم تخفیف حدت یافتن آن ها شناخته شده نیست و در صورتی که مشخص می گردید که هر کدام از این واکسن ها موثر می باشند بلافاصله بدون در نظر گرفتن ویژگی های آن ها به خصوص ویژگی های ژنتیکی مصرف می شدند در هر حال سویه های زنده قدیمی که به عنوان واکسن تجویز می شوند کاملاً شناخته نبوده و قدرت ایمنی آن ها چندان مشخص نبوده است تحقیقات مداومی برای بهتر کردن آن ها و  تهیه و تولید واکسن های  جدید یا ابداع استراتژی های جدید جهت مایه کوبی در دست انجام می باشد. به عنوان مثال: توبرکولوز گاوی (Bovine Tuberculosis)، بیماری یون  (paratuberculosis) و بروسلوز  (Brucellosis) را می توان در نظر گرفت که برای جلوگیری از گسترش آن ها بررسی های قابل توجهی انجام شده است. واکسن های کشته معمولاً باکتری های یک یا چند گونه باکتری و یا سروتیپ های یک باکتری می باشند. مثلاً واکسن های کشته با استفاده از فرمالدئید و پیکره باکتری و یا مایع روبی بعد از سانتریفوژ تهیه می شوند و یا اینکه واکسن های کشته شامل آنتی ژن های خالص شده ای هستند که بیشتر مواقع به آنها یاورهای روغنی یا هیدروکسید آلومینیوم اضافه می گردد.       

 

واکسن های زنده متعارف

Conventional live vaccines

با وجود تکنولوژی مدرن و پیشرفته واکسن های زنده جدید از سویه هایی تهیه شده اند که   ویژگی های تخفیف حدت آن ها شناخته شده نیست با وجود این به سرعت روانه بازار می شوند. یکی از این گونه واکسن ها واکسن زنده جدیدی به نام انتریسول ایلئیتیس (Enterisol ileitis) می باشد. که از گسترش ضایعات روده خوک که به وسیله باکتری داخل سلولی (Lawsonia interacellularis) ایجاد می گردد جلوگیری می نماید. این باکتری در سال 1993 شناسایی شده ولی بیماری زایی آن هنوز روشن نشده است سویه واکسن از باکتری موجود در ضایعات کلینیکی جدا شده و سپس در محیط کشت تکثیر یافته است و هیچ گونه  ویژگی های فتوتیپیکی و ژنوتیپیکی (Phenotypic and genotypic) که سویه واکسن را از سویه های وحشی حاد و عفونی متمایز نماید هنوز مشخص نشده است. متعاقب تجویز خوراکی واکسن به نظر می رسد که دفع باکتری همراه با مدفوع انجام نگرفته و یا اینکه تأخیری در دفع باکتری صورت می گیرد و ابمنی همورال و ایمنی سلولی در سطح بسیار پایین بوده و یا اینکه  ایجاد نمی شود اما دفع باکتری در چلنج با سویه حاد نقصان پیدا  کرده و افزایش وزن در مقایسه با خوک های غیر واکسینه مشاهده می گردد.

 

واکسن های متعارف کشته

Conventional Inactivated Vaccines

 در مجموعه واکسن های متعارف کشته واکسن جدیدی  که قابل توجه می باشد عبارت است از واکسن پریوواک ( Periovac )که از غیرفعال کردن باکترین های سه باکتری  Porphyromonas gulae ، P. dentricanis  و P.salivosa   به دست آمده و بر ضد ضایعات دندان (Periodontal disease) در سگ تجویز می گردد. هر سه باکتری در موش نیز که به عنوان حیوان مدل در نظر گرفته شده بیماریزا هستند. واکسن مزبور به روش زیر جلدی به موش تزریق شده و قادر است به طور قابل توجهی از ازدست رفتگی استخوان آلواولار (Alveolar bone) جلوگیری نماید. اطلاعات منتشر شده ای در ارتباط با واکسن سه تایی (Trivalent vaccine) در سگ ها در دسترس نیست و موثر بودن قدرت ایمنی زایی واکسن در دست آزمایش است. در مرکز دامپزشکی دانشگاه مینوسوتا در ارتباط با موثر بودن واکسن بررسی های اساسی در دست اقدام است.

واکسن کشته خوراکی به نام (Aqua Vac ERM) برضد بیماری روده ماهی ناشی از باکتری یرسینا روکری( Yersina rukeri)  در ماهیهای قزل آلا تهیه و تولید شده و از سال 2001 در انگلستان مصرف می گردد. و در تعداد دیگری از کشورهای اروپایی هم برای مصرف مورد تائید قرار گرفته است. بیماری روده ای ناشی از این باکتری در مزرعه های پرورش ماهی قزل آلا در بیشتر کشورها شایع بوده و باعث پرخونی و خون ریزی بافت های مختلف به خصوص بافت های اطراف دهان و روده ها  می گردد. این بیماری با تلفات بالایی همراه بوده و باکتری عامل بیماری قادر است در سطوح تانک های پرورش ماهی باقی مانده و منشاء انتشار و برگشت بیماری بشوند. فرو کردن بچه ماهی ها در سوپ واکسن به مدت 30 ثانیه ایمنی اولیه را برای ماهی ها ایجادمی نماید، ولی ایمنی تا پایان چرخه تولید دوام نمی آورد و تزریق مجدد واکسن مورد نیاز می باشد. توصیه می شود برای  مایه کوبی مجدد، چهار ماه بعد از مایه کوبی اولیه واکسن از راه خوراکی با پلیت های غذایی مخلوط شده و خورانده شود اما واکسن خوراکی باکتری کشته شده توسط وسیله ای به نام حامل نگهدارنده آنتی ژن ( Antigen protection vehicle) در روده عقبی ماهی قرار داده می شود و هیچ گونه اطلاعی در مورد نوع حامل نگه دارنده آنتی ژن  در دسترس نیست واکسن هایی شبیه واکسن های یاد شده علیه فوران کولوزیس (Furunculosis) ناشی از Aeromonas salmonicida  و ویبریوزیس (Vibriosis) ناشی از ویبرویوآنگولارُم (Vibrio anguillarum) تهیه شده است و هم چنین واکسن دیگری علیه ویروس نکروز عفونی پانکراس (Infectious Pancreatic necrosis)  برای ماهی های سالمون (salmon) در کشور شیلی به ثبت رسیده است بر طبق اطلاعات به دست آمده این گونه واکسن ها تنها واکسن هایی هستند که به نام واکسن های کشته مخاطی Inactivated mucosal vaccines بر ضد بیمای های باکتریایی در دامپزشکی مجوز مصرف گرفته اند.

 

واکسن هایی با حذف ژن

Gene- Deleted Vaccines

 به طور سنتی جهت تهیه و تولید واکسن هایی با تخفیف حدت ضرورت دارد باکتری مورد نظر در محیط های گوناگون پاساژهای متعددی داده شود تا این که با پیش آمدن جهش اتفاقی حدت باکتری از بین رفته ولی قدرت ایمنی زایی آن باقی بماند گرچه امکان دارد این گونه باکتری ها مجدداً تغییر پیدا کرده و احتمالاً به حالت حاد برگشت نمایند اما با استفاده از روش های بیولوژی مولکولی و حذف ژن های درگیر در شدت بیماری نیز می توان واکسن های باکتریایی تخفیف حدت یافته تولید نمود، ولی امکان دارد در انجام فرآیند تخفیف حدت باکتری و برقراری جواب های ایمنی مناسب در دام واکسینه در مقابل سویه های وحشی اشکالاتی وجود داشته باشد و ضرورت دارد با طرح ریزی نهایی جهت تولید واکسن موثر اشکالات موجود در مسیر تولید را برطرف نمود.

واکسن هایی با حذف ژن بر ضد بیماری خفگی(Strangles) در اسب تولید شده است بیماری مزبور در اسب ها فوق العاده واگیر بوده و عامل آن  استرپتوکوکوس اکویی (Streptococcus equi)  بوده و علائم بیماری شامل تب، ریزش شدید ترشحات بینی و وجود آبسه در غدد لنفاوی سر و گردن  می باشد چرک خارج شده از آبسه های چرکی بسیار عفونی بوده و تورم بیش از حد غدد لنفاوی در موارد بسیار حاد باعث بسته شدن مجاری تنفسی می گردد. به همین علت به نام بیماری خفگی نامیده شده است. باکترین تجارتی یا واکسن های تهیه شده از پروتئین های خالص شده باکتری مزبور به عنوان واکسن از راه تزریق تجویز می شود و متعاقب مایه کوبی پادتن های ضد باکتری با تیتر بالایی در سرم دام ایجاد می گردد ولی قدرت ایمنی زایی پادتن های مزبور زیر سئوال بوده و موثر بودن آن ها در فیلد چندان رضایت بخش نبوده است. واکسن دیگری با استفاده از سویه تخفیف یافته فاقد کپسول (Nonencapsulated attenuated strain) به نام (Pinnacle IN)  تهیه شده که از راه بینی تجویز می گردد. این واکسن از سال 1998 در آمریکا مصرف می گردد ولی تخفیف حدت یافتن سویه واکسن کاملاً مشخص نیست و بعضی مواقع سویه این واکسن به سویه حاد تبدیل می شود سویه واکسن را با هیالورونات (Hyaluronate synthase defective mutant) خالص نموده اند ولی هنوز روشن نیست که این سویه جدید و خالص به جای سویه اصلی واکسن مورد استفاده قرار می گیرد، یا خیر؟  

اخیراً واکسن اکوایلیس استرپ E (Equilis strep E) که یک واکسن نوترکیب زنده می باشد. در اروپا مجوز مصرف گرفته است. سویه واکسن تخفیف حدت یافته با حذف (Aro gene) برای تجویز داخل بینی تولید شده اما ایمنی واکسن تنها از راه تزریق داخل عضلانی انجام می گیرد که  به نوبه خود باعث تورم بافت عضلانی و تشکیل احتمالی آبسه در محل مایه کوبی می شود. در هر حال تجویز زیر مخاطی واکسن در لب بالا باعث ایجاد ایمنی می گردد که با ایمنی ایجاد شده از راه داخل عضلانی قابل مقایسه است و عوارض واکسن در حداقل ممکنه می باشد و مجوز مصرف نیز برای این واکسن صادر شده است.

 باکتری های خانواده کلامیدیا باکتری های داخل سلولی هستند و در طیف وسیعی از حیوانات گسترش دارند و بیشتر آن ها بین انسان و دام مشترک هستند مهم ترین گونه های دامپزشکی کلامدیاها : کلامیدوفیلا پسیتاسی(Chlamydophila Psittaci) است که باعث عفونت های تنفسی (Psittacosis/Ornithosis) در طیور و کلامیدوفیلا آبورتوس (Chalamydophila abortus) عامل سقط جنین آنزاوتیک گوسفند  (Enzootic abortion) بوده و یکی از مهم ترین عوامل سقط جنین در گوسفند است و نیز در سطح جهانی واکسن های تخفیف حدت یافته ای بر ضد سقط جنین بومی گوسفند سال ها است که در دسترس می باشد و مدت زمان کوتاهی است که سویه جدیدی به نام TSIB تهیه شده از سویه مرجع (C. abortus reference Strain AB7) با استفاده از نیتروگوانیدین موتاژنزیس (Nitroguanidine mutagenesis) تغییر حدت یافته و به عنوان واکسن بر ضد عفونت سقط جنین گوسفند تولید شده است واکسن مزبور در مقابل حرارت بسیار حساس بوده و به نام اویلیس انزوواکس (Ovilis enzovax) نامیده می شود و ایمنی مناسب و طولانی بر ضد سقط جنین در گوسفند، بز و موش ایجاد می نماید . معذالک باید یاد آور شد که تنها مجوز مصرف واکسن برای گوسفند صادر شده است و تحقیقات جهت تولید یک واکسن با آنتی ژن خالص ادامه دارد از طرفی واکسن های دیگری که تغییر جهش یافته و به حرارت نیز حساس هستند تولید شده است و به صورت قطره چشمی و یا از راه تنفسی (Inhalation) مصرف می گردند. این  واکسن ها شامل: Vaxa safe MS و Vaxa safe MG می باشند که بر ضد Mycoplasma gallisepticum و Mycoplasma synoviae  در طیور مصرف می گردند و هم چنین بر ضد Bordetella avium rhinotracheitis عامل  کوریزای  بوقلمون نیز واکسن مناسبی تهیه شده است و به منظور تهیه واکسن باکتری هایی با حذف ژن و تغییر حدت به عنوان حاملین مخاطی (A mucosal vectors) آنتی ژن های عوامل بیماری زا مورد استفاده قرار گرفته اند این گونه واکسن ها در مقایسه با واکسن های تزریقی متعارف بیشتر مورد توجه و  مد نظر می باشند و نتایج قابل توجهی نیز از بررسی های انجام شده بدست آمده است معذالک هنوز واکسنی با استفاده از این روش بر ضد بیماری های باکتریایی تهیه نشده است.

 

واکسن های تهیه شده از آنتی ژن های خالص یا واکسن های زیر واحد

Sub-unit vaccines

  پلورو پنومونیای واگیر خوک (Porcine contagious pleuropneumonia)  بیماری بسیار حادی است که با خونریزی نکروتیک همراه بوده و به طور وسیعی گسترش یافته و تلفات زیادی نیز در موارد فوق حاد در بر دارد بیماری به وسیله اکتینوباسیلوس  پلوروپونومیا (Actinobacillus pleuropneumonia) ایجاد می شود جهت پیشگیری  بیماری مایه کوبی با استفاده از پیکره کامل باکتری به علت 15 سروتیپ مختلف باکتری بسیار محدود می باشد واکسن نسل دومی از پلوروپنومومیای غیر سلولی  (A second geraration of acellular A. plenropneumonia sub- unit vaccine) تهیه شده که در مقابل سروتیپ های باکتری تا حدودی ایمنی متقابل دارد بیشترین آزردگی ها و آسیب های عفونت باکتری اکتینو باسیلوس پلوروپنومونیا  به وسیله اگزوتوکسین های APXI ، APXII ، APXIII،APXIV ایجاد می گردد که حداقل دو تا از آنها در کلیه سروتیپ های باکتری وجوددارند و واکسن نوترکیب پنج تایی (The pentavalent recombinant vaccine) که دارای تنها توکسین APXII و آنتی ژن های مشترک می باشد ایمنی لازم را ایجاد می نماید.

واکسن های باکتریایی مشترک بین انسان و دام

Vaccines Against  Zoonotic Bacteria


واکسن های باکتریایی زئونوتیک

واکسن های باکتریایی منتقله از دام به انسان

 تظاهرات کلینیکی ناشی از سالمونلاها در حیوانات غالباً به علت سروتیپ هایی است که میزبان های آن ها محدود هستند، همانند سالمونلا آنتریکا سرووار کلورا سویس در خوک، سالمونلا آنتریکا سرووار دو بلن در گوساله ها و سالمونلا آنتریکا سرووار گالینارم در طیور که با عفونت های شدید همراه بوده و ممکن است متعاقب آن مرگ حیوان اتفاق بیفتد .

1) Salmonella enterica serovar cholerae suis in pigs

 2) Salmonella enterica serovar  Dublin in young cattle

 3) Salmonella enterica serovar  gallinarum in poultry

 و بر عکس سروتیپ هایی که میزبان اختصاصی ندارند باعث ایجاد عفونت های معدی –  روده ای می شوند ولی این گونه عفونت ها بسیار محدود بوده و در تعداد زیادی از حیوانات و انسان ایجاد می شوند واکسن هایی که بر ضد عفونت های زئونوتیک تولید می گردند، بهتر است ویژگی های زیر را داشته باشند:

1) ایمنی مخاطی موضعی داشته باشند.

2) مانع تجمع کلنی باکتری ها در روده بشوند.

3) باعث دفع باکتری های موجود در روده شده و از جایگزین شدن باکتری ها در دستگاه گوارش جلوگیری نمایند.

4) باعث آلودگی فرآورده های گوشتی در کشتارگاه نشوند.

  بررسی های متعددی در مورد تولید واکسن های زئونوتیک با ویژگی های یاد شده انجام شده و واکسن هایی که تا کنون تولید شده اند با نتایج متغیری همراه بوده اند و موفقیت های ناشی از این گونه واکسن ها چندان قابل توجه نبوده است به طور کلی مشخص شده است که در واکسن های ضد سالمونلایی جواب های ایمنی ناشی از ایمنی سلولی به مراتب از جواب های ایمنی همورال نقش مهمتری دارند با توجه به اینکه داشتن ایمنی مخاطی- موضعی این گونه واکسن ها مورد نیاز است . محققین معتقدند که واکسن های تخفیف حدت یافته زنده موثرترین واکسن ها می باشند.

در بررسی های مربوط به مقایسه واکسن سالمونلا آنتریکا سرووارتی فی یوریم (Megan Vac1)  که با حذف ژن بیمای زا تهیه شده با واکسن کشته سالمونلا آنتریکا سرووار آنتری تیدیس (Salmonella serovar entretidis vaccine)  به نام Poul Vac SE نشان داده شده است که در واکسن زنده دفع باکتری از راه مدفوع کمتر شده و از طرفی جوجه هایی که واکسن کشته را دریافت کرده اند ایمنی سلولی ایجاد نشده و در مقابل جواب های ایمنی همورال فعال تر شده و ضمناً تراکم باکتری در روده افزایش یافته و به عبارت دیگر آن طوری که باید و شاید کلنی باکتری ها در روده ها از بین نرفته است اخیراً در فرمول تهیه واکسن مگان (The Megan Vac1)  تغییراتی داده اند و واکسن جدیدی برای مرغ های تخم گذار و هم چنین برای جوجه های گوشتی تهیه شده است. واکسن های مگان برای مرغ های تخم گذار (Megan egg) و واکسن های مگان مخصوص جوجه های گوشتی در سال 1998 و 2003 از USDA  مجوز مصرف گرفته اند .

کامپلیوباکتر ژژونی(Campylobacter jejuni)  یکی از مهم ترین عوامل تورم معدی- روده ای انسان بوده و به وسیله مواد غذایی آلوده به انسان منتقل می گردد، گر چه واکسن های متعددی به منظور جلوگیری از بیماری در انسان در دست تولید هستند. معذالک استراتژی مایه کوبی گله های آلوده طیور با استفاده از واکسن می تواند موثرترین راه برای پیشگیری از گسترش بیماری در انسان باشد و علاوه بر رعایت ضوابط و مقررات مربوط به تهیه واکسن بر ضد سروتیپ های سالمونلاهایی که میزبان اختصاصی ندارند این واکسن ها باید ایمنی مناسبی را در گله های طیور  ایجاد نمایند تا آلودگی فرآورده های گوشتی و متعاقب آن آلودگی انسان ایجاد نگردد. واکسن های تجربی در دست بررسی بیشتر واکسن های کشته هستند که اساساً از پیکره کشت شده یا از تاژک های مربوطه تهیه شده و در مقابل چلنج با سروتیپ های حاد کامپیلوباکتر ایمنی جزئی ایجاد می نمایند بنابراین با توجه به نکات یاد شده در مورد واکسن های ضد کامپیلوباکترها (Campylobacters) در شرایط کنونی تحقیق و تولید یک سویه تخفیف حدت یافته به عنوان واکسن قابل اطمینان تر می باشد و این گونه واکسن ها هنوز تجارتی نشده اند.

بروسلوز (Brucellosis) به عنوان یک بیماری مهم زئونوتیک تهدیدی برای انسان بوده و در کشورهای در حال توسعه به عنوان یک بیماری مشترک بین انسان و دام از اهمیت بیشتری برخوردار است. در بیشتر کشورهای صنعتی انجام آزمایش و فرستادن دام های مشکوک و آلوده به کشتارگاه روش موثری برای ریشه کنی بیماری می باشد. اگرچه واکسن ها نسبتاً ایمنی خوبی را در دام بر ضد بیماری ایجاد می نمایند. معذالک باعث ایجاد پادتن هایی می شوند که در برنامه مراقبت و مواظبت و ریشه کنی بیماری باعث اشکال در تفسیر و تعبیر آزمایش ها و جداسازی حیوانات آلوده می گردند و به عبارت دیگر دام های واکسینه از دام های آلوده و غیر واکسینه قابل تمایز نیستند. اقدامات زیادی برای تهیه یک واکسن کشته موثر بر ضد بروسلوز انجام شده که تا کنون با نتایج قابل توجهی همراه نبوده است و موفق ترین واکسن ها بر ضد بروسلوز واکسن های زنده تخفیف حدت یافته بروسلا (Brucella spp) می باشد از بین آن ها سویه 19(Brucella abortus strain 19) در گاو و بروسلا ملیتنسیس رووان (Brucella melitensis Rev 1) در گوسفند در سال های 1930و 1975 به ترتیب برای اولین بار تهیه شده اند. واکسن های S 19 و Rev1 واکسن هایی  با ایمنی کاملاً مناسبی نیستند و باعث می شوند که حیوانات واکسینه به حیوانات بدون علائم کلینیکی حاد تبدیل شوند. هر دو سویه تقریباً حدت خود را حفظ کرده و به میزان متغیر امکان ایجاد سقط جنین در دام های واکسینه  وجود دارد از طرف دیگر این واکسن ها برای انسان عفونی هسنتد ضمناً یادآور می شود که واکسن Rev1 در مقابل استرپتوماسین مقاوم می باشد و هر دو نوع  واکسن بر ضد  لیپو پلی ساکاریدها (Smouth lipopoly sacharide) پادتن ایجاد می نمایند.  همانطور که گفته شد در کشورهایی که برنامه ریشه کنی و پاک کردن منطقه از بروسلوز را دارند مصرف  این گونه  واکسن ها به هیچ وجه مناسب نیست.

در چند سال اخیر واکسنی با استفاده از باکتری بروسلا آبورتوس جهش یافته بدون اینکه تبدیل به سویه حاد بشود. به نام RB-51 تهیه شده که به جای S19 در بیشتر کشورها از جمله آمریکا مصرف  می گردد. RB-51 حامل IS711 می باشد که در درون WboA glycosyl transferase gene داخل  شده است اما اطلاعات تجربی که با موتان دیگر WboA به دست آمده نشان می دهد که این سویه خالی از نقص نیست. سویه های راف آبورتوس فاقد لیپو پلی ساکارید  می باشد و مایه کوبی با RB-51 پادتن هایی را که در تست های سرولوژی متداول قابل تشخیص می باشند، تولید نمی نمایند که این خود می تواند در بیشتر موارد یک امتیاز آشکار و واضح باشد در حال حاضر میلیون ها حیوان با RB-51 واکسینه شدند اما اثربخشی آن در مقایسه با S15 با نتایج  ضد و نقیضی همراه بوده است.

 

واکسن های ریکتزیایی

Rickettsia Vaccines

  

ریکتزیاها همانند ارلیشیا (Ehrlishia) ، آنا پلاسما (Anaplasma ) و کوکسیلا (Coxiella) پاتوژن های ریز داخل سلولی هستند که در دام ها باعث بیماری می شوند به استثناء کوکسیلا تمام آن ها به وسیله بندپاییان مثل کنه ها، مایت ها، پشه ها و شپش ها منتقل می شوند. بیماری آبکی شدن قلب (Heartwater) یکی از مهم ترین بیماری های منتقله به وسیله کنه در حیوانات اهلی و نشخوارکنندگان در نقاط نیمه صحرایی آفریقا و هند غربی است که به وسیله Ehrlishia ruminantium  ایجاد می گردد و تنها واکسن تجارتی که عفونت حیوانات را کنترل می نماید خون آلوده گوسفند است که در برودت های پایین نگهداری می شود و هر گاه  پس از تزریق آن تب ظاهر گردد.

 با تزریق تتراسیکلین از گسترش بیماری جلوگیری می شود. اخیراً سویه ای بدون حدت از کشت ریکتزیا به دست آمده که از آن به عنوان واکسن استفاده می گردد و بررسی ها نشان داده اند که واکسن مزبور ایمنی خوبی را بر ضد عامل بیماریزا در دام ایجاد می نماید.

پیشرفت هایی در جهت کشت سویه ارلیشیا رومینا نسئوم و تولید واکسن های کشته در دست اقدام است که هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است.

آناپلاسموز ناشی از آناپلاسما مارژیناله باعث آلودگی گلبول های قرمز در گاو می گردد. بیماری با وسایل مکانیکی که به خون واجد آناپلاسما آلوده شده اند و یا از طریق بندپایان خونخوار و یا از طریق جفت از گاو به گوساله منتقل می شود گاوهایی که پس از عفونت حاد بهبود می یابند در مقابل بیماری مجدد مقاوم هستند، ولی تک یاخته از بدن دام دفع نشده و حیوان آلوده به صورت حامل و منشاء انتشار باقی می ماند گوساله ها نسبتاً به این عفونت کمتر حساس هستند و علائم کلینیکی بیماری در آنها در مقایسه با حیوانات بالغ چندان حاد نیست خون آلوده به سویه تخفیف حدت یافته و یا خون آلوده به زیرگونه دیگر آناپلاسما به نام آناپلاسماسانتراله به عنوان واکسن  تهیه شده و به طور وسیعی جهت مایه کوبی در آفریقا، استرالیا، اسرائیل و آمریکای لاتین مصرف می گردد از سویه حاد آناپلاسما مارژیناله نیز به عنوان واکسن استفاده می گردد و جهت کم کردن واکنش های انگلی و حرارتی آن از اکسی تتراسیکلین استفاده می شود.

 واکسن دیگری نیز از سویه آناپلاسما مارژیناله به صورت کشته تهیه شده که تا سال 1999 حتی در آمریکا هم مصرف می شده است ولی به دلیل قیمت بالای واکسن و نیاز سالانه تزریق و پایین بودن قدرت ایمنی زایی آن دیگر مورد استفاده قرار نگرفته است.

 

واکسن های انگلی دامپزشکی – واکسن های تک یاخته ای

Veterinary Parasite Vaccines

Protozoal Vaccines

  عفونت های تک یاخته ای در حیوانات باعث از دست رفتن قابل توجه تولیدات دامی شده و یکی از موانع مهم اصلاح حیوانات اهلی و بومی در منطقه به خصوص مناطق گرمسیری می باشند زیرا با ورود حیوانات اصیل و حساس با بازدهی بالا به منطقه جهت اصلاح نژاد، میزان ابتلا و تلفات آن ها به علت آلودگی به تک یاخته های خونی و خونی نسجی افزایش چشم گیری می یابد. از طرفی خیلی از ابن بیماری ها زئونوتیک بوده و قابل انتقال به انسان نیز هستند و عوامل این گونه بیماری ها از نظر ویژگی های بیولوژیکی و ایمنی زایی با انگل های انسانی ارتباط نزدیکی دارند و حتی می توان حیوانات حساس به این بیماری ها را جهت بررسی بیماری های انگلی انسان به عنوان حیوانات مدل مورد استفاده قرار داد. گرچه جهت تک یاخته های بیماریزا در انسان هنوز واکسنی تهیه نشده است ولی سال هاست که واکسن های متعددی در دامپزشکی به منظور پیش گیری بیماری های تک یاخته ای در بازار وجود دارد و یا اینکه توسط مراکز کشاورزی و دامپزشکی جهت مصرف در یک منطقه یا ناحیه به خصوصی تهیه و مصرف می گردد و بیشتر واکسن های تهیه شده دارای سویه های زنده تخفیف حدت یافته هستند معذالک تعداد زیادی واکسن های نو ترکیب نیز تهیه و در سال های اخیر تجاری شده اند.

 

واکسن های زنده تک یاخته ای

Live Protozoal Vaccines

 انگل های تک یاخته ای از نظر ژنتیکی  بسیار پیچیده هستند و با توجه به گوناگونی آنتی ژنیکی موجود در مراحل مختلف چرخه زندگی تک یاخته در بدن میزبان و گونه های متفاوت و سویه های گوناگون، تولید واکسن برای این ارگانیسم ها با اشکالات و دشواری های متعددی روبرو است و در مورد انگل تک یاخته ای حتی در یک مرحله از چرخه زندگی تک یاخته نیز این اشکالات قابل لمس می باشد در حالی که بیشتر عفونت های تک یاخته ای درجات گوناگونی از ایمنی را پس از روبرو شدن با بیماری ایجاد می نمایند ولی مکانیسم های ایمنی دام هنوز به طور کامل شناخته شده نیستند بنابراین جای تعجب نیست که بیشتر واکسن های در دست مصرف از ارگانیسم های زنده استفاده می شود و با توجه به ویژگی های عفونت ها این گونه واکسن ها با روش های متعددی تهیه می گردند:

 

  

 واکسن هایی که بر مبنای چرخه کامل زندگی تک یاخته ها تولید می گردند.

1) Vaccines Based On Complete Life Cycle Infections

 مایه کوبی با دز پایین میکروارگانیسم عفونی به طور وسیعی در صنعت طیور جهت مبارزه با کوکسیدیوز مورد استفاده قرار می گیرد کوکسیدیوز به وسیله گونه های متفاوت ایمریا که داخل سلولی هستند و بیشتر در سلول های پوششی روده جایگزین می گردند، ایجاد می گردد.  گونه های ایمریا مراحل مختلف غیر جنسی را برای تشکیل مروزوئیت ها در روده طی نموده (سه تا چهار سیکل غیر جنسی مروگونیک) و سپس مراحل جنسی تک یاخته شروع شده و در نهایت اووسیست های تولید شده همراه با مدفوع دفع می گردند. عفونت ایمریایی امکان دارد به خودی خود برطرف گردد و یا این که محدود شده و علائم کلینیکی مشخص نباشند. مایه کوبی با دز های واجد تعداد کمی اووسیست انجام می گیرد که تزریق چنین دز هایی با علائم  بسیار ضعیف کلینیکی و آسیب شناسی که برای طیور قابل تحمل است همراه بوده و ایمنی لازم در مقابل سویه های همولوگ را ایجاد می نماید مدت زیادی نگذشته است که واکسن های زنده واجد اووسیست هایی هستند که از سویه های پیش رس ایمریا (Precocious Eimeria Strains) به دست آمده و جهت مایه کوبی بر ضد کوکسیدیوز از آن ها استفاده می شود. در این گونه  واکسن ها تعداد سیکل های مروگونیک به حداقل ممکنه رسیده و در نتیجه برای مصرف در طیور بی ضرر هستند. گرچه این گونه  واکسن ها با مشکلات زیادی همراه هستند ولی ضرورت دارد برای جلوگیری از عفونت کوکسیدیایی در طیور حساس از واکسن هایی که شامل اووسیست های گونه های مختلف ایمریا و حتی سویه های مختلف یک گونه ایمیریا هستند جهت ایمنی استفاده شود و حدود پنجاه سال است که واکسن های زنده ایمریایی متشکله از گونه های متفاوت درگیر در یک منطقه یا ناحیه توسط مراکز بهداشتی دامپزشکی تهیه و مصرف می گردد و در مورد طیوری که برای تکثیر (Breeding) و طیوری که برای تخم گذاری در نظر گرفته شده اند نتایج رضایت بخشی به دست آمده است و در بیشتر کشورهای پیشرفته مصرف داروهای کوکسیدیایی به دلیل منتقل شدن دارو به تخم مرغ ممنوع شده است و در کشورهای در حال پیشرفت نیز با اصلاح مدیریت اصول بهداشت و تولید واکسن از گونه های درگیر باید داروهای کوکسیدیوز موجود در بازار جمع آوری شود.

 

2) واکسن های انگلی با استفاده از دارو جهت کاستن علائم کلینیکی بیماری

2) Vaccines Based On Drug – Abbreviated Infections

 انگل های تک یاخته ای خون به خودی خود با نقصان علائم کلینیکی بیماری همراه نیستند و می توانند به طور دائم در خون تکثیر گردند. مشروط بر این که به وسیله جواب های ایمنی میزبان و یا درمان به وسیله داروها شدت و حدت آن ها کنترل نشود بر خلاف بیشتر پروتوزئرهای پاتوژن خونی تک یاخته تیلریا پاروا که از نظر خواص مختلف با تیلریا آنولاتا شباهت زیادی دارد با تغییر شکل سلول های لنفوسیت آلوده و تبدیل به سلول های سرطانی و تکثیر فوق العاده آنها باعث متلاشی شدن سلول های لکوسیت، آسیب های مختلف دستگاه رتیکولوآندوتلیال، اعضاء و دستگاه های مختلف دام شده و در نهایت حیوان مبتلا تلف می شود و در واقع تک یاخته مزبور باعث بیماری کشنده با تلفات بسیار بالا در حیوانات اصیل و حساس می گردد در حالی که این  تک یاخته در مرحله داخل اریتروسیت ها (Erythrocytic forms) چندان عفونی زا نیستند. پس از اولین عفونت تیلریایی ناشی از تیلریا پاروا ایمنی استریل و قاطع در دام ایجاد می گردد مایه کوبی گاوها با سویه های وحشی و حاد تیلریا پاروا همراه با تزریق اکسی تتراسیکلین طولانی اثر (Long acting oxytetracycline) انجام می شود  و این روش در بیشتر کشورهای آفریقایی متداول می باشد . این گونه واکسن ها دام را در مقابل سویه های همولوگ به طور قاطع ایمن نموده. ولی در مقابل سویه های هترولوگ ایمنی نسبی ایجاد می نمایند ضمناً  یادآور می شود که تولید و مصرف این گونه واکسن ها بسیار گران تمام می شود. از طرفی در تیلریور ایمنی سلولی به مراتب در مقایسه با ایمنی همورال نقش موثرتر و قاطع تری دارد  به خصوص سلول های CD8 cytotoxic T cells  بر ضد شیزونت داخل سلولی تیلریا نقش از بین برنده را دارند.

در مورد تیلریا انولاتا نیز واکسن مناسبی از سلول های آلوده به شیزونت  سویه های تخفیف حدت یافته تولید و در ایران، ترکیه، هندوستان، چین و اسرائیل ، روسیه و کشورهای شمال آفریقا سال های طولانی است که برای مایه کوبی گاوهای اصیل و دورگ استفاده می شود واکسن مزبور در مقابل سویه های همولوگ تیلریا آنولاتا ایمنی قاطع و در مقابل سویه های وحشی حاد و فوق حاد ایمنی نسبی را ایجاد می نماید و هر گاه بعد از مایه کوبی، دام با کنه های آلوده به سویه های حاد تیلریا آنولاتا روبرو شود ایمنی دام تقویت شده و می تواند در مقابل سویه های متعدد حاد و فوق حاد تیلریا آنولاتا مقاومت نماید .

3) واکسن هایی که بر مبنای کاسته شدن یا ایجاد نقص در چرخه زندگی انگل تهیه  می شود

3) Vaccines Based On Infections With Parasites With a Truncated Life Cycle  

 بیشتر تک یاخته های نسجی در بدن میزبان کیست تولید می نمایند، که باعث تداوم زندگی آن ها در سلول های میزبان می گردد و هر گاه کیست به وسیله گوشتخواران که میزبان اصلی این گونه تک یاخته ها هستند خورده شوند می توانند منشاء انتشار عفونت بشوند ضمناً این کیست ها در بدن میزبان واسط نیز می توانند باعث عفونت مجدد بشوند به عبارت دیگر هر گاه به علت آبستنی یا آلودگی به میکروارگانیسم های دیگر سیستم ایمنی ضعیف گردد کیست ها مجدداً باز شده و فرم های تک یاخته ای درون آن ها تکثیر یافته و حتی در دام آبستن از راه جفت به جنین منتقل شده و در نهایت باعث سقط جنین می گردند.

توکسوپلاسموز ناشی از توکسوپلاسما گوندی میزبان های گوناگونی از جمله انسان را آلوده می نماید و عامل مهم سقط جنین در گوسفند و بز می باشد و هر گاه در آبستنی اولیه ایمنی ایجاد گردد تکثیر تاکی زوییت ها متوقف شده و تبدیل به برادی زوئیت ها می شوند. برادی زوئیت ها در کیست های تشکیل شده محصور می شوند و در واقع به مرحله خواب یا زوایتوکسیت (Dormant stage = zoitocystes) تبدیل می شوند که سال ها باقی می مانند  و هر کیست واجد صدها برادی زوییت های عفونی توکسوپلاسما گوندی هستند و می توانند به طور دائم در موش پاساژ داده شوند و آنتی ژن های تشخیصی تولید نمایند و به تدریج قدرت تولید کیست را از دست بدهند و از آن ها  جهت تولید واکسن استفاده شود. سویه ناقص S 48 توکسوپلاسما گوندی در شرایط  فعلی به عنوان واکسن تجاری توکسوپلاسموز در گوسفند ایمنی طولانی درحدود 18 ماه را تولید می نماید.

  

4) واکسن هایی که بر مبنای استفاده از سویه های تخفیف حدت یافته تولید

  می شوند.

4) Vaccines Based On Infection With Virulence- Attenuated Strains

 پاساژهای مداوم پیروپلاسم های بابزیا بویس و بابزیا بیژمینا در گوساله های طحال برداشته شده باعث تخفیف حدت عفونت بابزیایی شده و می توانند در گاو ایجاد ایمنی بنمایند. واکسن های زنده بابزیایی که با استفاده از خون آلوده گوساله های طحال برداشته شده تهیه می شوند. از چند دهه گذشته تا کنون در استرالیا مصرف می گردند و هنوز هم در بیشتر کشورها جهت ایمنی  بر ضد بابزیوز مورد استفاده قرار می گیرند و معمولاً در مراکز کشاورزی یا دامپزشکی منطقه یا ناحیه این گونه واکسن ها با سویه های محلی تولید و مصرف می گردند. در بعضی مواقع واکسن های بابزیایی با اضافه کردن خون آلوده به آناپلاسما سانتراله مخلوط شده و به صورت واکسن های سه گانه بر علیه بابزیوز ناشی از بابزیا بیژمینا و بابزیا بویس و آناپلاسموز ناشی از آناپلاسما مارژیناله مورد استفاده قرار می گیرند. با استفاده از دی متیل سولفوکسید (Dimethyl sulfoxid) یا گلیسرول (Glycerol) سویه واکسن در برودت های ˚ C70- و یا ازت مایع نگهداری می شود و به دلایلی که هنوز ناشناخته هستند گوساله های جوان تا 9 ماهگی نسبت به عفونت بابزیایی مقاوم هستند، اما مایه کوبی در حیوانات حساس با وجود به کار گیری سویه های تخفیف حدت یافته با اشکالاتی روبرو می باشد و بعضی مواقع سویه های مزبور  به حالت حاد بر می گردند و ضرورت دارد برای جلوگیری از گسترش بیماری از داروهای مناسب استفاده شود و  تداوم  روبرو شدن دام واکسینه با کنه های آلوده به بابزیا معمولاً باعث ایجاد ایمنی مداوم و طولانی می گردد.

 

5) واکسن های کشته یا واکسن های تک یاخته ای با آنتی ژن های خالص

5) Killed or Sub- unit Protozoal Parasite Vaccines

 واکسن های متعدد کشته شامل پیکره کامل ارگانیسم ها و یا ساختمان معین و مشخص آنتی ژنیکی (Defined antigenic structures) هستند که همانند واکسن های زنده موثر نیستند اما باعث تخفیف علائم کلینیکی بیماری می گردند. معذالک حیوان واکسینه از وجود میکروارگانیسم بیماری عاری نمی شود و این گونه واکسن ها مبنای توسعه و تولید واکسن های نوترکیب می شوند. مثلاً: در نئوسپوروزیس ناشی از نئوسپورا کانینم گرچه میزبان نهایی و اصلی سگ می باشد اما ضررهای اقتصادی این تک یاخته بیشتر متوجه میزبان های واسطه به خصوص گاو می باشد زیرا این تک یاخته در گاو باعث سقط جنین می شود. از این تک یاخته واکسن مناسبی تهیه شده که در گاوهای آبستن واکسینه باعث کم شدن سقط جنین و عدم انتقال تک یاخته به جنین می گردد این واکسن شامل تاکی زوییت های کشته نئوسپورا کانینم همراه با یاور می باشد و در آمریکا مجوز مصرف آن صادر شده است. واکسن به صورت زیر جلدی تزریق می گردد. در کاستاریکا  (Costa Rica) که عفونت نئوسپورا کانینم گسترش دارد مصرف واکسن مورد بررسی قرار گرفته و نتایج به دست آمده نشان داده اند  که میزان سقط جنین در گاو های واکسینه در مقایسه با  گاوهای آبستن غیر واکسینه تقریباً دو برابر کمتر شده است.

 به عبارت دیگر از 438 دام واکسینه صرفاً 49 راس سقط جنین داشته اند در حالی که از 438 دام غیر واکسینه 91 راس سقط جنین داشته اند همچنین مایه کوبی در چندین گله گاو در نیوزیلند حاکی از آن است که در گله های گوناگون اثر واکسن یکی نبوده و میزان سقط جنین متغیر است و به احتمال زیاد عفونت هایی غیر از عفونت نئوسپورائی و سایر مشکلات به خصوص مشکلات فیزیولوژیکی در تفسیر و تعبیر نتایج به دست آمده نقش داشته اند. زمان مایه کوبی هم در جلوگیری از سقط جنین و انتقال تک یاخته مهم می باشد. و در صورتیکه گاو ماده کمی زودتر ازمرحله آبستنی واکسینه شود احتمال تاثیر واکسن به مراتب بیشتر است.

جهت کم کردن علائم عصبی اسب ها در عفونت سارکوسیستیس نورونا (Sarcocystis neurona ) عامل مایلو آنسفالیت (Myeloencephalitis) واکسنی تهیه شده و اخیراً آماده مصرف شده است و به طور مشروط توسط USDA مجوز مصرف گرفته است این واکسن شامل مروزوئیت هایی است که از اعصاب نخاعی (Spinal cord) گرفته شده و با استفاده از مواد شیمیایی کشته شده و با به کارگیری یاور مناسب به صورت داخل عضلانی مصرف می شود.

ژیاردیا لامبلیا (Giardia lamblia) یا ژیاردیا دواودینالیس (Giardia duodenalis) یا ژیاردیا انتستینالیس (Giardia intestinalis) انگل روده گونه های متفاوت حیوانات می باشد  و امکان دارد عفونت به سرعت به خودی خود محدود گردد و یا اینکه به صورت عفونت حاد معدی –روده ای در حیوانات جوان و یا حیواناتی که آزردگی های سیستم ایمنی دارند ظهور یابد اهمیت آن بیشتر مربوط به انتقال انگل از حیوان به انسان بوده و یکی از عوامل مهم شیوع بیماری ژیاردیا از طریق آب آلوده می باشد و در شرایط فعلی واکسن تجاری بر ضد ژیاردیا در سگ و گربه تهیه شده و به نام (Giardia Vax) نامیده می شود و در آمریکا  مجوز مصرف گرفته است این واکسن یرای جلوگیری از علائم کلینیکی تک یاخته در سگ ها و پایین آمدن سطح آلودگی و کم شدن حدت بیماری و جلوگیری از دفع کیست مورد استفاده قرار می گیرد. این واکسن شامل پیکره متلاشی شده تک یاخته است که در محیط کشت آکسنیک (Axenic) کشت  داده شده و سپس مراحل تولید را طی کرده است این واکسن حتی در حیواناتی که به ژیاردیا آلوده بوده و با داروهای متداول درمان نشده اند نیز تاثیر مثبتی دارد و آن ها را از وجود عفونت مزمن پاک می نماید معذالک برای اثبات این مدعی به آزمایش های دقیق تری نیاز است و به نظر می رسد که مکانیسم اثر واکسن عبارت است از خنثی کردن سموم حاصله از تک یاخته توسط پادتن های  ایجاد شده می باشد.

دو واکسن با آنتی ژن خالص جهت ایمنی بر ضد بابزیوز ناشی از بابزیا کانیس تهیه و تولید شده است . هر دو واکسن از مایع رویی کشت بابزیا که واجد آنتی ژن های قابل حل انگلی (SPA = Soluble Parasite Antigens) میباشند تهیه شده اند اولین واکسن قابل مصرف به نام پیروداگ (pirodog) دارای SPA بابزیا کانیس بوده و واکسن دیگری به نام نوبی واک پیرو (Nobivac Piro) که دارای SPA بابزیا کانیس و بابزیا روسی (babesia rossi) می باشد و به منظور ایجاد ایمنی اختصاصی بر ضد سویه های حاد مورد استفاده قرار گرفته اند. اثر حمایتی و حفاظتی این واکسن ها مربوط است به خنثی کردن اثر آنتی ژن های قابل حل انگلی است زیرا این آنتی ژن ها باعث کم کردن فشار خون و ظهور علائم کلینیکی حیوان می گردند ولی در میزان پارازیتیمیای (Parasitaemia) میزبان اثری ندارند. نمونه ای از این واکسن ها در بابزهای گاو نیز مورد ارزیابی قرار گرفته ولی ایمنی مناسبی را ایجاد نکرده اند.

واکسن کشته ای یا آنتی ژن خالص شده بر ضد کوکسیدیوز طیور به وسیله مرکز دامپزشکی ABIC در اسرائیل برای جوجه های گوشتی تولید شده است که بر خلاف واکسن های دیگر روی مراحل تشکیل مروزوئیت ها یا مرحله مروگویی تاثیری نداشته بلکه برای مراحل بعدی یعنی مراحل جنسی تک یاخته ایمریا اثر دارد به عبارت دیگر واکسن تا حدودی باعث کم شدن دفع  اووسیست ها و عدم انتقال تک یاخته می گردد. امتیاز دیگری که این واکسن دارد این است که به جای ایمن کردن جوجه ها ، مرغ های تخم گذار را در مقابل بیماری ایمن می نمایند زیرا ایمنوگلوبین حمایتی را به داخل زرده تخم مرغ منتقل نموده و متعاقب آن مواد ایمنی زا در جوجه ها جایگزین می گردند با استفاده از این واکسن به طور قابل ملاحظه ای دفعات مایه کوبی و  دستکاری طیور برای مایه کوبی کمتر می شود بر خلاف اختصاصی بودن واکسن های زنده بر علیه سویه و گونه های خاص، این واکسن در مقابل سه گونه مهم ایمیریا ایمنی ایجاد می نماید و تنها عیب بزرگ این واکسن این است که تهیه و تولید آن گران تمام می شود و تهیه آن شامل خالص کردن آنتی ژن های گامتوسیت های جدا شده از جوجه های آلوده بوده و در نهایت مراحل بعدی تهیه آن هم بسیار پیچیده است. اخیراً سه ترکیب مهم آنتی ژن های خالص شده گامتوسیت ها کلون شده و در جهت شناسایی عوامل ایمنی زایی آن ها به منظور تهیه یک واکسن با آنتی ژن خالص در دست بررسی می باشند و باید مشخص گردد واکسن حاصله از گامتوسیت ها با آنتی ژن خالص با موفقیت همراه است یا خیر؟

لیشمانیوز احشائی (Visceral Leishmaniasis) یا کالا آزار (Kala- azar)  بیماری خطرناکی است که به وسیله انگل تک یاخته ای درون سلولی لیشمانیا ایجاد شده و به وسیله پشه های خاکی قابل انتقال به میزبان حساس (انسان ) می باشد. سگ ها حاملین اصلی بیماری بوده و علائم کلینیکی تک یاخته در آن ها نیز ظهور می نماید. اخیراً در برزیل واکسن نوترکیب جدیدی بر علیه لیشمانیوز احشایی سگ تهیه شده است و این واکسن بر مبنای  مجموعه گلیکو پروتئین های سطحی از لیشمانیا دونوانی جدا و همراه با ساپونین به عنوان یاور تهیه شده است.

 واکسن با استفاده از سویه های همولوگ و هترولوگ لیشماینا شاگاسی (Leishmania chagasi) چالنج شده و میزان %80-76 میزبان های واکسینه در مقابل سویه های یاد شده لیشمانیا مقاومت داشته اند مدت ایمنی نیز برابر 5/3 سال بوده است. با مصرف این واکسن میزان آلودگی به این تک یاخته در انسان نیز کاسته شده و به عبارت دیگر این واکسن مانع از گسترش بیماری  در سگ و در نتیجه باعث عدم آلودگی در انسان شده است از طرفی از این واکسن جهت درمان سگ های بیمار نیز استفاده شده است.

در ایران در موسسه رازی نیز برای اولین بار واکسن کشت نسجی لیشمانیا ماژور با استفاده از دو یاور هیدروکسید آلومینیوم و BCG با نظارت سازمان جهانی بهداشت تهیه و تولید شده و در ایران ،  هندوستان ، پاکستان ، سودان و کنیا در روی انسان ، میمون و سگ بر ضد لیشمانیوز جلدی و احشایی و هم چنین ایمنو تراپی زخم های جلدی ناشی از لیشمانیا ماژور و لیشمانیا دونووانی انفانتم مورد آزمایش  قرار گرفته است و نتایج بررسی های به دست آمده عبارتند است از:

1)    مایه کوبی بر ضد لیشمانیوز جلدی ناشی از لیشمانیا ماژور با یک بار مایه کوبی تنها %40-30 مثبت بوده است و توصیه می شود برای ایجاد ایمنی با میزان در صد بالا از  تزریق های مکرر به فاصله یک الی دو ماهه استفاده شود. معذالک یادآور می شود که ضرورت دارد در مورد تزریق های مکرر در انسان بررسی های دقیق تری انجام شود

2)    مایه کوبی سگ ها بر ضد کالا آزار در مشکین آباد ،آذربایجان شرقی ایران با نتیجه نسبتاً خوبی همراه بوده است.

3)    ایمنوتراپی افرادی که دارای زخم های ناشی از لیشمانیا ماژور بوده اند با نتیجه نسبتاً خوبی همراه بوده است.

4)    ایمنوتراپی افرادی که در سودان عوارض جلدی کالا آزار را داشته اند با نتایج خوبی همراه بوده است. معذالک تعداد افرادی که تحت آزمایش قرار گرفته اند بسیار محدود بوده اند و ضرورت دارد افراد بیشتری که واجد زخم های جلدی کالا آزار هستند تحت درمان قرار گرفته شوند.

   

واکسن های کرمی و انگل های خارجی

Helminth and Ectoparasite Vaccines

  انگل های چند سلولی پاتوژن هایی هستند که مجموعه ژنی آنها نزدیک به مجموعه ژنی میزبان های خود بوده و علاوه بر پیچیدگی ژنتیکی به علت بزرگ بودن اندازه فیزیکی خود نمی توانند توسط سلول های فاگوسیت سیستم ایمنی فاگوسیته شده و یا این که به وسیله سلول های T (Classical cytotoxic T- cells) کشته شوند و در واقع سیستم ایمنی باید مکانیسم کاملاً جدیدی را ایجاد نماید تا با این انگل ها در گیر شود که عموماً مرتبط می شود به جواب های ایمنی آلرژیکی تیپ 2 (The Type 2 or Allergic- type immune response) که باعث درگیر شدن و فعال کردن  لکوسیت هایی با قدرت بالا (Potent effects leukocyte)، سلول های ماست (Mast cell) و ائوزینوفیل ها (Eosinophils) می گردند از سه خانواده کرم ها همانند نماتدها (Round worms)، کرم های پهن (Trematodes) و کرم های حلقوی (Cestodes Tapeworms) در حال حاضر تنها یک واکسن کرمی در بازار وجود دارد که برای نماتد ریوی گاو دیکتیوکولوس وی وی پاروس (Dictyocaulus viviparous) مورد استفاده قرار می گیرد و به نام بوویلیس لانگ ورم (Bovilis lungworm) نامیده می شود و شامل لارو شماره 3 عفونی زاست که اشعه دیده است و پس از اشعه دادن به مرحله بالغ تبدیل نمی شود مایه کوبی با استفاده از لارو شماره 3 اشعه دیده بر ضد نماتدهای معدی- روده ای نیز انجام شده است ولی به علت عدم ایجاد ایمنی موثر در حیوانات جوان موفقیت آمیز نبوده است افزایش مقاومت دارویی نماتدهای معدی – روده ای یاعث شده است که در مورد تولید واکسن بر ضد کرم های مهم پاتوژن در دامپزشکی بررسی های مداومی مورد توجه قرار گیرد.

کرم های حلقوی در مرحله لاروی در میزبان های واسط جایگزین می شوند و پس از آلودگی میزبان های واسط به طور قابل توجهی نسبت به جواب های ایمنی حساس هستند آنتی ژن های به دست آمده از مرحله لاروی کرم های پهن (Oncophora) که به عنوان پروتئین های نو ترکیب بر ضد پاتوژن های چند سلولی تولید شده اند و استفاده از این گونه واکسن ها هنوز متداول نشده و  بررسی ها جهت تولید واکسن های موثر ادامه دارد مهم ترین گونه های کرم های پهن در دامپزشکی ، کرم های کبد (Liver flukes): فاسیولاهپاتیکا (Fasciola hepatica) و فاسیولا ژیگانیتکا (Fasciola gigantica) هستند. واکسن های تولید شده بر علیه این انگل ها با موفقیت همراه نبوده است، زیرا به نظر می رسد که این واکسن ها در میزبان های طبیعی خود (نشخوارکنندگان)  نتوانسته اند ایمنی لازم را به وجود بیاورند بررسی های اخیر نشان داده اند که نژاد خاصی از گوسفندان (گوسفندان دم نازک اندونزیایی) توانسته اند بر علیه فاسیولا ژیگانتیکا ایمنی لازم را  ایجاد نمایند بررسی های بعدی در مورد مکانیسم ایمنی ایجاد شده می تواند راهگشای  تولید  واکسن های جدید باشد.

بررسی و تولید واکسن جهت بندپاییان انگلی سطح خارجی بدن دام ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد چون که نه تنها بزرگ بوده بلکه ایمنی بر ضد آن ها بسیار مشکلتر و پیچیده تر است تنها واکسنی که با آنتی ژن خالص این نوع انگل ها به صورت تجاری در دسترس می باشد واکسنی است بر ضد کنه بواوفیلوس میکروپلوس (Boophilus microplus) که برای اولین بار در سال 1994 در استرالیا از آن استفاده شده است. این واکسن به نام تیک گارد (Tick guard, Fort Doge Australia) نامیده شده و کمی بعد در کوبا و تعداد کمی از کشورهای آمریکای لاتین واکسن دیگری به نام گاواک (Gavac; Heber Biotee , Cuba) تولید شده است این واکسن بر خلاف واکسن های دیگر واکسنی است که بر مبنای آنتی ژن های طبیعی شناخته شده به وسیله سیستم ایمنی در طی عفونت تهیه نشده بلکه به عادت خون خواری کنه جهت تغذیه ارتباط دارد در پی مایه کوبی با واکسن پادتن هایی با تیتر بالا بر ضد پروتئین های موجود در غشاء روده کنه ایجاد می گردد. مانند واکسن Bm 86 که از پروتئین خالص (Sub unit) همراه با یاور قوی تهیه شده است و وقتی که کنه مشغول خونخواری در روی دام واکسینه می شود پادتن های موجود در دام از راه خون وارد بدن کنه شده و باعث آزردگی جدار مخاطی روده کنه شده و در نهایت مرگ آن می شود و یا این که ممکن است کنه ها نتوانند روسترشان را  به اندازه کافی جهت خونخواری در پوست دام وارد نمایند و یا ممکن است میزان خونی که توسط کنه مکیده می شود بسیار کم بوده و یا بعد از خونخواری در مرحله تخم گذاری تعداد تخم ها به حداقل رسیده و یا اینکه تعداد زیادی از تخم ها به لارو و لاروها به نوچه تبدیل نشوند و نظر به این که مولکول های مورد بحث در ایجاد ایمنی در طی عفونت طبیعی در دسترس نیست یا به عبارت دیگر پروتئین های آنتی ژنیکی مخفی می باشند or concealed antigens) (Hidden میزان پادتن در سطح پایینی بوده و باید میزان پادتن را با ایمن کردن تکراری در سطح بالایی نگه داشت از طرفی مدت زمان ایمنی بسیار کوتاه بوده و حدود 3 الی 4 ماه است و موثر بودن واکسن هم بیش از %40 نیست و ضرورت دارد همراه با استفاده از واکسن سموم مناسب نیز جهت سم پاشی و از بین بردن کنه ها مصرف شود و تنها امتیازی که مصرف این واکسن ها دارند این است که از مصرف زیاد سموم کاسته شده که این از نظر اقتصادی ارزش دارد زیرا هزینه های تهیه و مصرف سموم کمتر می شود.

  

واکسن های دامپزشکی جهت بیماری های غیر عفونی یا غیر مسری – واکسن های ضد آلرژی

Veterinary Vaccines for Noninfectious Diseases  –   Allergy Vaccines

   همانند مواردی از این گونه بیماری ها در انسان در بعضی از حیوانات به خصوص سگ، گربه و اسب ژن های مستعد ایجاد بیماری های آلرژی پوست و یا تورم غیر متداول پوست وجود دارد با روبرو شدن دام به آلرژن های محیط زیست مثل پولن گیاهان، خزه ها، هاگ ها، کپک ها ،گرد و غبار حاوی مایت ها این گونه بیماری ها ظاهر می شود و با عفونت های ثانوی حاصله از باکتری ها، مخمر ها، افزایش می یابند و در واقع باعث کهیر جلدی (Urticaria) می گردند.  متداول ترین درمان برضد تورم های پوستی غیر متداول عبارت است از مایه کوبی با آلرژن هایی که از راه بین درمی تزریق می گردند. ایمنوتراپی با آلرژن های اختصاصی یا سرم واجد آلرژن های اختصاصی (Allergen Specific Immunotherapy= ASIT) انجام میگردد آلرژن های استخراج شده در دفعات متعدد تزریق شده و افزایش تدریجی آن ها در هر بار تزریق مورد توجه می باشد. سپس به طور سالانه ضرورت دارد تزریق آلرژن ها تکرار گردد موثر بودن این روش  متغیر است و بین %100-20 در سگ اثر بخشی دارد و مفید بودن این روش به عواملی از قبیل منشاء واکسن و درمان عفونت های ثانوی که همزمان انجام می گیرد بستگی دارد به طور کلی شناسایی دقیق مکانیسم های ایمنی، نقش لینفوکاین ها، سایتو کاین ها و تنظیم پروتکل (Protocol) استاندارد و اساسی در موفقیت بررسی ها و موثر بودن واکسن ASIT نقش قاطعی دارند.

 

واکسن های ضد سرطان

Cancer vaccines

با افزایش طول عمر حیوانات دست آموز و ارزش بالایی که مالکین آن ها برای این حیوانات در نظر می گیرند. درمان سرطان های به وجود آمده در آنها روز به روز بیشتر از قبل مورد توجه قرار می گیرد تومور های زبان سگ ها جزء یکی از متداول ترین تومورهای بدخیم بوده (CMM = Canine Malignant Melanoma) شبیه بعضی از ملانوماهای انسان می باشد با وجود درمان حیوانات مبتلا ، بیشتر سگ های درگیر با بیماری یکسال پس از تشخیص و درمان تلف می شوند، گروه های زیادی بر ضد CMM واکسن هایی تهیه نموده اند که هنوز به بازار نیامده و در مرحله سوم بررسی های فیلدی می باشند. انستیتو مریال برای CMM واکسن DNA  روانه بازار کرده است و در سال 2006 این واکسن در آمریکا توسط USDA مجوز مصرف گرفته است  بررسی های تجربی این گونه واکسن ها اساساً بر مبنای بررسی های مربوطه به واکسن های  ضد سرطان در انسان می باشد و شامل وارد کردن DNA سلول های لاین تومورهای سرطانی سگ در کلنی سلول های گرانولوسیت- ماکروفاژ های انسان با استفاده از 100 gp/ انسان و یا مایه کوبی DNA با تیروزینیاز انسان  (Human gp / 100 or DNA vaccination with Human Tyrosinase) می باشد.  مکانیسم استفاده از پروتئین های اختصاصی ملانوسیت ها  (Melanocyte – specific proteins) بر این مبنا است که با واکنش های متقابل بین آنتی ژن های خارجی و آنتی ژن های خودی قدرت تقسیم سرطانی سلول ها کاسته می شود. اثر بخشی این گونه واکسن ها حدود %17 بیشتر نیست و در موارد استثنایی بهبود کامل سگ ها و طولانی شدن عمر آن ها گزارش شده است در هر حال نتایج تجربی این بررسی ها به دلیل اختلافات نژادی و علائم کلینیکی و تعداد کم سگ ها در هر بررسی محدود می باشد به عبارت دیگر هنوز آن طوری که باید و شاید مکانیسم های ایمنی در سرطان های تحت بررسی روشن نیست مایه کوبی با BCG (Bacillus Calmette Guerin) در درمان سارکوئید (Sarcoid) اسب ها و در حد پایین تر در درمان سرطان اسکواموس چشمی گاو  Bovine Ocular Squamous Cell Carcinoma) تاثیر داشته است. معذالک باید یادآور شد که مکانیسم این روش مایه کوبی با استفاده از BCG  ناشناخته است  اما به نظر می رسد که تورم موضعی محل تزریق BCG با فعال شدن سیستم ایمنی ذاتی  (Innate immune system ) ارتباط دارد.

 

واکسن های دامپزشکی جهت باروری و کنترل تولید

Veterinary vaccines for fertility and production control

 واکسن های تهیه شده بر ضد بارداری برای انسان و دام به طور وسیعی مورد تحقیق قرار گرفته و تولید آن ها در دست اقدام است قبل از بررسی در مورد تولید این گونه واکسن ها ، انسان استفاده از حیوانات خنثی (Neutering Animals) را جهت تهیه غذا ، حمل و نقل و نگهداری حیوانات دست آموز تجربه کرده است و این موضوع به عنوان اولین اقدام انسان در دستکاری ژنتیکی حیوانات در نظر گرفته شده است.

در پی کشف سیستم هورمون های درگیر در تکثیر و زاد و ولد دام جهت کنترل توالد و تناسل و ایجاد ایمنی بر ضد هورمون های اصلی مربوطه اقدامات و بررسی هایی انجام شده است و بررسی های اولیه نتایج نوید بخشی را در بر داشته است.

در مورد تولید واکسن های کنترل کننده آبستنی دو هدف مد نظر می باشد که در زیر شرح داده می شود:

 1) ایجاد ایمنی بر ضد آبستنی (Immunocontraception)

2) ایجاد ایمنی در جهت خنثی کردن دام  (Immune neutering)

 ایجاد ایمنی بر ضد آبستنی عبارت است از جلوگیری از بارور شدن اواوسیست ها به وسیله اسپرماتوزوئید و یا جایگزین کردن تخم بارور شده که در عین حال رفتار جنسی حیوان و قدرت انتخاب جنس مخالف هم در حیوان باقی بماند این اقدام یکی از مناسب ترین راه به منظور کنترل زاد و ولد حیوانات وحش در یک منطقه می باشد.

استفاده از واکسن جهت خنثی کردن حیوانات شامل از دست دادن قدرت باروری در جنس نر و جنس ماده، جلوگیری از کلیه رفتارهای جنسی در نر و ماده و کنترل باروری می باشد.

 این اقدامات در کنترل زاد و ولد حیوانات دست آموز، حیوانات اهلی و کنترل زاد و ولد حیوانات وحش مناسب می باشد.

 

طرح ریزی واکسن های مربوطه به کنترل باروری

Design of Reproduction Control Vaccines

 با استفاده از پروتیین های کامل و خالص یا اپی تاپ های مشخص سلول های کمک کننده T (Whole proteins or T – cell helper epitopes as peptides) به عنوان پپتیدها و کونژوگه شدن آن ها با پروتئین یا پپتیدهای حامل (Carrier protein – peptide) واکسن های مناسبی تهیه شده است. واکسن های واجد   پروتئین – پپتید از توکسوئیدهای باکتریایی مثل توکسویید کزاز ، دیفتری یا اووال بومین (Ovalbumin) به عنوان سیستم حامل استفاده شده و با پپتیدهای آنتی ژن های خودی مورد نظر کونژوگه شده اند و در ایجاد پادتن های همورال و پتنسی بالا مناسب بوده اند. عوامل مهم دیگری که برای انتخاب پروتئین های سیستم عامل دخالت دارند شامل فراوانی آن ها جهت تولید انبوه ، قیمت مناسب آن ها و تطابق و توازن آن ها با ضوابط و مقررات GMP در تولید واکسن  می باشد. و منظور از توالی پروتئین های هدف و سیستم حامل انتخاب شده عبارت است از تولید پروتئین های نو ترکیب جهت تولید واکسن می باشد واکسن های تهیه شده در حیواناتی مثل گربه و گاو نتایج خوبی در بر داشته است. معذالک باید اضافه نمود که نتایج به دست آمده از مصرف واکسن های LHRH (Anti- luteinizing hormone – Releasing hormone) در خوک ها و اسب ها متغیر بوده است و اثر آن ها کمتر از %76-66 می باشد و به نظر می رسد که مشکل بتوان جواب های ایمنی بسیار قوی بر ضد آنتی ژن های خودی ایجاد نمود.

به طور کلی برای داشتن جواب های ضد پادتن های خودی با پتانسی و تاثیر قابل توجه : عناصر مربوط به سلول های کمک کننده T (Elements of T. cell help) بر ضد آنتی ژن خارجی و ارتباط اپی تاپ های خودی (Self epitopes)  همراه با یاور بسیار قوی و مناسب ضرورت دارد مد نظر باشد.

 

 

واکسن هایی بر ضد هورمون های مربوط  به توالد و تناسل

Vaccines Against Reproductive Hormones

 واکسیناسیون بر ضد هورمون های موثر و درگیر در فعالیت های جنسی عملی ترین و موفقیت آمیز ترین اقدام برای کنترل زاد و ولد در حیوانات می باشد و هورمون های اصلی و اساسی که در این زمینه مورد توجه می باشند هورمون هایی هستند که از غده هیپوتالامیک هیپوفیز(Hypothalamic – Pituitary Gonad) منشاء می گیرند. مشخص ترین هورمونی که در بررسی های اساسی جهت تاثیر واکسن مورد بررسی قرار گرفته اند LHRH است که به عنوان یک هورمون کلیدی است و در کنترل فعالیت های توالد و تناسل دخالت دارد و از هیپوتالاموس آزاد می شود هورمون های غده هیپوتالامیک هیپوفیز دارای ده آمینو اسد پپتید (10 Amino – Acid Peptids) هستند که در تمام گونه های پستانداران و با تغییراتی در اورگانیسم های دیگر از مارماهی گرفته تا پرندگان و ماهی ها وجود دارند. خنثی کردن این هورمون ها از طریق مایه کوبی و ایجاد ایمنی بر ضد فعالیت آن ها باعث  جلوگیری از  زاد و ولد  پستانداران می گردد.  اولین  واکسن  تولید شده بر ضد LHRH  به نام واکس استریت (Vaxstrate) بوده و عبارت است از کونژوگه اووال بومین و پیتید LHRH همراه با یاوری که به صورت امولسیون روغنی است این واکسن در اواخر 1980 به بازار آمد و سپس به دلیل فروش کم و  واکنش های جانبی و کم اثر بودن آن در فیلد در سال 1996 جمع آوری و از مصرف آن خود داری گردید.

واکسن کاملاً پیشرفته ای بر ضد LHRH به نام ایم پروواک (Improvac) برای تمام خوک های نر به خصوص خوک های آلوده مورد استفاده قرار گرفته است. فرمول واکسن شامل پروتئین حامل (Carrier protein) است که با پپتید تغییر پیدا کرده LHRH همراه با یاور قابل حل در آب ترکیب شده است. این واکسن از سال 1998 در استرالیا و نیوزیلند به فروش می رسد و اخیراً در فیلیپین ، برزیل ، و آفریقای شمالی هم مورد مصرف قرار گرفته است و موفق ترین واکسن در مقایسه با تمام واکسن های کنترل کننده باروری می باشد. از طرفی بر خلاف واکسن های دیگر از مصرف آن نتایج خوبی در فیلد  به دست آمده است. امتیاز دیگر این واکسن این است که تزریق آن در رشد دام تاثیر منفی ندارد.

واکسن دیگری بر ضد LHRH به نام اکوئیتی Equity برای مصرف در اسب های ماده تولید شده است. این واکسن برای کنترل استروس در طی فصل جفت گیری به کار برده می شود. در سال 2001 در استرالیا تجاری شده است و شامل پروتئین پپتید گونژوگه همراه با یاور ایسکام  می باشد. این واکسن در مادیان و اسب های مولد واکنش های جانبی حادی نداشته است.

واکسن ضد LHRH دیگری برای درمان هیپرپلازی خوش خیم پروستات در سگ تولید شده و در آمریکا از سال 2004 به طور مشروط مجوز مصرف آن صادر شده است و در سگ های نر اخته نشده (Entire male dogs) مصرف می گردد. لازمه به وجود آمدن هیپرپلازی خوش خیم پروستات در سگ مربوط است به تبدیل یا برگشت تستوسترون به هیدرو تستوسترون به وسیله سلول های موجود در غده پروستات، با مصرف واکسن بر ضد LHRH فعالیت تستوسترون حذف شده و میزان دهیدرو تستوسترون نیز کم شده و به طور غیر مستقیم هیپرپلازی غده پروستات کنترل می گردد. مصرف و استفاده از واکسن های ضد LHRH در انسان برای درمان سرطان پروستات مناسب می باشد و برای مصرف واکسن جهت کنترل زاد و ولد حیوانات وحش در مرکز تحقیقات حیوانات وحش در آمریکا بررسی ها را شروع کرده اند. این واکسن  به نام گوناکون (Gonacon) نامیده می شود و از پپتید یک نرم تن به عنوان پروتئین حامل که با آنتی ژن مورد نظر کونژوگه شده  تهیه شده است.

امتیاز این واکسن این است که با یک بار مایه کوبی نتیجه بخش بوده و در کنترل خوک های وحشی، گوزن، گاومیش و اسب های وحشی مفید بوده و گروه تحقیقات حیوانات وحش وابسته به USDA در صدد به ثبت رساندن آن می باشند.

واکسن بر ضد آنتی ژن های گامت  به منظور کنترل حیوانات وحش

Vaccines Against Gamete Antigenes- Wild Life Control

 برای کنترل حیوانات وحش هدفی که بیشتر مدنظر است این است که رفتارهای جنسی باید درحد تعادل قرار گرفته شود تا این که نتیجه مطلوب به دست آید و در واقع با مصرف واکسن ضدLHRH  می توان زاد و ولد گونه های حیوانات وحش یک منطقه را کنترل نمود استراتژی دیگری که مورد توجه است این است که با استفاده از واکسن از بارور شدن اووسیست یا تخمک به وسیله اسپرماتوزوئید جلوگیری شود و یا این که از تشکیل و برقرار شدن جنین ممانعت شود و در حین حال حیوانات ایمن شده رقابت های جفت گیری را ادامه دهند.

آنتی ژن های اسپرم (Sperm antigens) : بیش از بیست نوع آنتی ژن اسپرم شناخته شده است  و خیلی از آن ها به عنوان نمونه برای تولید واکسن در حیوانات مورد آزمایش قرار گرفته اند. بیشتر آن ها پروتئین های سطحی بوده و شامل آنتی ژن های SP10 و SP17و FA-1 و LDH-CH و PH-20 هستند. با توجه به عوارض ایجاد شده در حیوانات نر واکسینه از قبیل باقی ماندن تعداد زیاد اسپرم در مجرای تناسلی و تورم بیضه ها و تورم ناشی از اتوایمیون (Autoimmune) ایجاد شده بررسی های مربوطه به تولید واکسن روی مایه کوبی حیوانات ماده متمرکز شده است. و در نتیجه میزان باروری حیوانات واکسینه کاسته شده و بر حسب نوع حیوان در موش ها ، میمون ها و خوکچه ها %85-75 و یا %35-25 کمتر می گردد بطور  کلی قدرت اثر بخشی یا پتانسی آنتی ژن های متعددی که در تولید واکسن دخالت دارند شبیه هم می باشند و هیچ کدام از آن ها اثر ضد باروری قابل انتظاری را ندارند.

آنتی ژن های اووسیست (Oocyst Antigens): بررسی های انجام شده نشان داده اند که  گروه زیادی از آنتی ژن های سطحی شناسایی شده مربوط به زونا پلوسیدا (Zona pellucida) می باشند که می توانند در ایجاد ایمنی بر ضد آبستنی حیوان نقش داشته باشند. این گونه آنتی ژن های سطحی بر حسب گونه های متفاوت تحت بررسی به نام های متفاوتی گزارش شده اند. مهم ترین آنتی ژن های مورد بررسی شامل ZPA ( که ZP2 هم گفته می شود) ، ZPB (ZPI) و ZPC (ZP3) می باشند. بیشتر بررسی ها روی آنتی ژن ZPC متمرکز شده است و با آنتی ژن ZPC بیشتر گونه های حیوانات واکنش های متقابل (Cross- reacts) دارند و در طی سال های 2002 و 2005 واکسنی به نام اسپی واک (Spay Vac) به بازار آمده و  آنتی ژن های این واکسن احتمالاً از تخمدان های خوک گرفته شده و سپس خالص شده است. بررسی های انجام شده نشان داده اند که این واکسن در تعدادی از گونه های حیوانات وحش هم اثر داشته است ولی هنوز به عنوان یک واکسن تجارتی مد نظر نیست.

خیلی از واکسن های تهیه شده از آنتی ژن های ZP  به تنهایی یا در ترکیب با آنتی ژن های اسپرم به طور قابل توجهی موثر بوده اند و محققین در تولید این گونه واکسن ها و تجارتی شدن آن ها بررسی های بنیادی را شروع نموده اند و تا کنون در تعداد متعددی از گونه های حیوانات واکسن های تهیه شده مورد آزمایش قرار گرفته و نتایج مناسبی هم به دست آمده است. معذالک با توجه به نتایج به دست آمده باید یاد آوری نمود که واکسن های تهیه شده بر مبنای ZP باعث تورم و آزردگی های تخمدان می شوند و کاربرد آنتی ژن های تهیه شده از اسپرم در حیوانات ماده با عوارض کمتری همراه می باشد.

 

نتایج و راهنمایی ها و راه کارهای کاربردی در آینده

Conclusion And Future Directins

 واکسن شناسی مجموعه علوم ایمنولوژی ، میکروبیولوژی، بیولوژی ملکولی ، سرمایه گذاری و  هزینه های تولید و برگشت سرمایه و ضوابط و مقررات وضع شده جهت مصرف واکسن را شامل می شود. هدف نهایی هر واکسن جدید عبارت است از تولید فرآورده ای است که برای  ایمنی دام و انسان در مقابل بیماری مورد نیاز می باشد. و اخیراً واکسن هایی در مورد افزایش زاد و ولد و بالا بردن تولید دام و کنترل کمیت دامی در یک گروه خاصی مورد استفاده قرار گرفته اند. واکسن های دامپزشکی نه تنها در بهداشت و سلامت دام ها و تولید بالای آن ها دخالت دارند بلکه در بهداشت انسان هم نقش موثری دارند. تداوم مبادلات مربوط به ضوابط و مقررات کنترل بیماری های دامی و انسانی، ارتباط علمی بین محققین درگیر در بیماری های دامی و انسانی و  آماده بودن در مقابل تهدید همیشگی بیماری های نو پدید و باز پدید امری بنیادی و ضروری است، نمونه بارز آن که اخیراًٌ مورد توجه قرار گرفته است ظهور ویروس آنفلوآنزا است که طیور و پرندگان وحش به عنوان ناقلین مهم این بیماری محسوب می شوند اما بررسی های اخیر نشان دادند که گربه های وحشی و اهلی هم می توانند به این بیماری مبتلا شوند و در نهایت امکان دارد منشا ،انتشار بیماری به انسان باشند. خوک ها نسبت به هر دو نوع ویروس: ویروس آنفلوآنزای انسانی و ویروس آنفلوآنزای پرندگان حساس هستند و قابل ذکر است که آلودگی همزمان خوک ها به ویروس آنفلوآنزای حاد طیور و آنفلوآنزای  انسان امکان دارد باعث تولید و ایجاد سویه های جدیدی از ویروس بشوند که قادر باشند از انسان به انسان هم منتقل گردند. افزایش جابه جایی حیوانات از منطقه ای به منطقه دیگر و ارتباط بین انسان و حیوانات وحش که با تغییرات آب و هوایی کره زمین تسریع می شود باعث می گردد که در مورد حیوانات اهلی و تولیدات آن ها و حیوانات وحش که نقش مهمی در انتشار بیماری های منتقله به انسان را دارند مواظبت دائمی را مدنظر داشته باشیم. مثلاً ظهورWNV در آمریکا و اروپا ایجاب می نماید که مواظبت های دائمی و برنامه های کنترل و جلوگیری از انتشار ویروس در پرندگان ، اسب ها و همچنین انسان ادامه یابد. مطلب جدیدی که در مورد واکسن های دامپزشکی و ارتباط آن ها با ظهور بیماری در انسان مورد بحث قرار گرفته عبارت است از واکسن گاوی بر ضد0157: H 17 Escherichia coli می باشد که اخیراً از مرکز بازرسی های غذایی کانادا  مجوز مصرف دریافت کرده است. اشریشیاکولی  O157 :H 7  در سطح جهانی از طریق مواد غذایی آلوده به انسان منتقل می گردد و نشخوار کنندگان اهلی به خصوص گاوها مهم ترین منشاء انتشار آن می باشند.

در جهت تولید واکسن های موثر و انواع واکسن های جدید بدون عوارض جانبی پیشرفت های قابل توجهی انجام شده است. معذالک باید اضافه نماییم که مشکلات زیادی هنوز باقی مانده اند و این خود انگیزه ای است برای استفاده از تکنولوژی جدید در طرح ریزی واکسن ها زیرا هنوز هم بیشتر واکسن های فعلی بر مبنای سویه های زنده تخفیف حدت یافته تهیه و تولید می شوند. و با توجه به خطراتی که با مصرف این گونه واکسن ها ایجاد می گردد. مراکز تولید چندان تمایلی به تولید آن ها  ندارند زیرا همان طور که گفته شد واکسن های تخفیف حدت یافته با خطر برگشت به حالت حاد ، کوتاه بودن زمان نگهداری آن ها  و اختصاصی بودن سویه های واکسن در هر منطقه همراه بوده و باعث غیر اقتصادی بودن این گونه واکسن ها می گردد. گرچه واکسن های نو ترکیب متعددی در بازار وجود دارد ولی در مقایسه با میکروارگانیسم های زنده قدرت ایمنی زایی کمتری دارند و شناسایی ویژگی های ملکولی و ایمنولوژیکی عوامل بیماریزا در جهت افزایش پتانسی واکسن های کشته و نو ترکیب مورد نیاز می باشد و ضرورت دارد محققین در مورد پیدا کردن  آنتی ژن های ایمنوژن عوامل بیماریزا و افزایش قدرت ایمنی زایی آن ها تحقیقات بیشتری انجام دهند. یکی از راه های مناسب جهت افزایش تاثیر واکسن های کشته و نو ترکیب استفاده از سیستم های جدید ناقل می باشد. که شامل  DNA پلاسمید (Plasmid DNA) لیپوزم (Liposomes) نانو یا میکروپارتیکل  (Nano- or Microparticles) و ناقلین زنده هستند. نکات قابل توجه در ایمونولوژی که غالباً در مورد تولید واکسن از آن ها غفلت شده است عبارتند از نقش اساسی و مهم ایمنی ذاتی و واکنش های ناشی از یاور های واکسن است. رسپتورهای ایمنی ذاتی برای ترکیبات جدید یاور های فعال و لیگاندهای مربوط به آن ها به منظور افزایش یا منظم نمودن جواب های واکسن مورد بررسی قرار گرفته اند.

استفاده از یاورها در واکسن های دامپزشکی در مقایسه با واکسن های انسانی محدود نمی باشد و یا به عبارت دیگر در واکسن های دامپزشکی آزادی بیشتری در انتخاب یاور ها وجود دارد و یاور های متعددی با فرمول های گوناگون در واکسن های دامپزشکی مورد استفاده قرار می گیرند ولی در واکسن های انسانی تنها تعداد کمی از یاورها مورد استفاده می باشند. از طرفی در بیشتر مواقع متاسفانه جزئیات فرمول یاور های دامپزشکی به علت اختصاصی بودن آن ها در دسترس همگان  قرار نمی گیرد و اطلاعات مربوط به یاور ها منتشر نمی شود. اما جای امیدواری است که در این مورد به خصوص تجدید نظر بشود و در صورت امکان فرمولاسیون یاورها در دسترس همگان قرار گرفته شود. به طور کلی برای موفقیت واکسن های دامپزشکی و تجاری شدن آن ها ضرورت دارد موانع موجود  برطرف گردد.